سخنان و حکایت های کوتاه
غیبت
«به بزرگی گفتند : هیچ ندیدم که از کسی غیبت کنی گفت: از خود خشنود نیستم، تا به نکوهش دیگران بپردازم». (1)
سخن چینی
«مردی به اندیشمندی گفت: فلان شخص، دیروز از تو بدگویی می کرد. اندیشمند گفت : از چیزی سخن گفتی که او از روبه رو گفتن آن با من شرم داشت»(2)
تجسس
«حکیمی گفته است: آن که عیب های پنهانی مردم را جست و جو کند، دوستی های قلبی را بر خود حرام می کند.»(3)
غفلت
«به عارفی گفتند: ای شیخ! دل های ما خفته است که سخن تو در آن اثر نمی کند چه کنیم ؟ گفت: کاش خفته بودی که هرگاه خفته را بجنبانی ، بیدار می شود؛ حال آنکه دل های شما مرده است که هر چند بجنبانی ، بیدار نمی شود.»(4)
بخل
بخیلی سفارش ساخت کوزه و کاسه ای را به کوزه گر داد. کوزه گر پرسید: بر کوزه ات چه نویسم ؟ بخیل گفت بنویس «فمن شرب منه فلیس منی؛ هر کس از آن آب بنوشد از من نیست » (بقره 249) باز کوزه گر پرسید: بر کاسه ات چه نویسم؟ بخیل گفت بنویس « و من لم یطعمه فانه منی؛ هر کس از آن بخورد از من نیست .» (بقره 249)(5)
تکبر
«آورده اند که روزی عابدی نمازش را به درازا کشید و چون نگریست مردی را دید که به نشانه خشنودی در وی می نگرد ، عابد او را گفت : آنچه از من دیدی ، تو را به شگفتی نیاورد که ابلیس نیز روزگاری دراز، با دیگر فرشتگان به پرستش خدا مشغول بود و سپس چنان شد که شد .»(6)
ادامه دارد …
پی نوشت:
1- همان ، ص 172.
2- نک : همان ص 391.
3- همان ، ص 347
4- عارفان، ص 48. به نقل از: حکایت و حکمت ، ص 19.
5- حسین خرمی ، لطایف و حکایت های قرآنی ، صص 31 و 32.
6- کشکول ، ص 335.
15 وظیفه شیعیان در عصر غیبت امام زمان
6ـ انتظار فرج: امام صادق علیه السلام فرمودند: «بخشی از ویژگیهای ائمه علیهم السلام عبارت از تقوی، پاکدامنی و خیرخواهی … و صبر در انتظار فرج است.» (منتخب الاثر، آیت الله صافی، ص 498، به نقل از بحارالانوار)
در بسیاری از روایات، پرفضیلت ترین اعمال، انتظار فرج دانسته شده است. (منتخب الاثر، آیت الله صافی، ص 493 ـ 500)
در بسیاری از احادیث در باب انتظار فرج بیان شده که هر گاه یکی از منتظران حضرت به رحمت الهی رفت، چنانست که در میان سپاه امام و یا در میان چادر (خیمه) حضرت به شهادت برسد.
در بعضی از روایات تعبیر شده که چنین شخصی مثل کسی است که با رسول خدا صلی الله علیه و آله در برابر کفر جهاد کرده باشد.
7 ـ اظهار علاقه وافر برای ملاقات با آنحضرت.
8 ـ ذکر فضائل و مناقب آنحضرت، و شرکت در مجالس امام شناسی.
9 ـ صدقه برای سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف.
10 ـ بجا آوردن حج و عمره و زیارت مشاهد مشرفه به نیابت از امام: اعمالی که به نیابت از امام زمان علیه السلام بجا آورده می شود در واقع هدیه ای از جانب عاشقان و شیفتگان به ایشان است.
ادامه دارد …
چقدر خنده داره؟...بهتر است بگوییم خیلی گریه داره
چقدر خنده داره…
که یک ساعت خلوت با خدا سخت و طاقت فرساست، ولی 90 دقیقه بازی دو تیم فوتبال مثل باد میگذره!
چقدر خنده داره…
که صد هزارتومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید میریم کم به چشم میاد!
چقدر خنده داره…
که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت میگذره!
چقدر خنده داره…
صفحات: 1· 2
شب آرزوهاست و من آرزو دارم ....
نمی دانم خوشبختی برای تو در چه معنا می شود . . .
فقط می دانم خوشبختی وسیعتر از آنست که در ذهنت بگنجد و زیباترین لحظه ایست که می توانی در زندگی درک کنی . . .
و من برای تو خوشبختی ات را آرزومندم . . .
شب آرزوهاست آرزو میکنم به تمام آرزوهایت برسی اگه تو این شب دلت شکست یادی از ما هم بکن . . .
خدایا آنکس که امشب صادقانه یادم میکند
هر لحظه عاشقانه یادش کن . . .
الهی! «دعا» به درگاه تو لجاج است، چون دانی که بنده به چه محتاج است .
لیله الرغائب است و اگر دلتان با خداست ما را بی نصیب از دعا نکنید . . .
صفحات: 1· 2
مغازه ام سوخت ! ايمانم كه نسوخت
از مسافرت برگشت وقتی به خانه رسید فهمید كه خانه و مغازه اش آتش گرفته و همه کالا های گران بهایش سوخته و خاکستر شده اند و خسارت بزركی به او وارد شده است .
فکر می کنید او چه كرد؟!
آیا خدا را مقصر دانست و ملامت کرد؟ آیا نا امید و افسرده شد؟ و یا اشک ریخت ؟ او با لبخندی كه بر لب داشت و دلی كه سرشار از ایمان بود سر به سوی آسمان بلند کرد و گفت : “خدایا ! اکنون چه کنم؟
مرد تاجر پس از نابودی کسب پر رونق خود، تابلویی بر ویرانه های خانه و مغازه اش آویخت که روی آن نوشته بود : مغازه ام سوخت ! اما ایمانم نسوخته است ! فردا شروع به کار خواهم کرد!
ایمانی كه این گونه اثرات دارد به چه معنایی می باشد؟
ایمان آن باور درونى است كه هر شخص مؤمنى نسبت به خدا و معاد و نبوّت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله دارد، همان گونه كه در روایتی از امام رضا علیه السلام ایمان این گونه تعریف شده است: ایمان پیمانى قلبى است و تلفّظ زبانى و عمل با اعضا و جوارح«1»
بله زمانی ما می توانیم جهان را زیبا كنیم و پیام دوستی و محبت و عشق و از خودگذشتگی و آرامش و آسایش را به صورت عملی در جهان اجرا كنیم كه دارای ایمان و عقیده محكم و استواری باشیم چون این ایمان به خدا است كه انسان را به سوی اعمال زیبا و دوست داشتنی حركت می دهد همان گونه كه در روایتی از امام علی علیه السلام این گونه روایت شده است كه حضرت فرمودند: ایمان و عمل همزاد یكدیگر و دو قلو هستند و همچون دو رفیقى هستند كه از یكدیگر جدا نمى شوند«2»
بنابراین معنى ندارد كه انسان ایمان داشته باشد؛ ولى به دنبال آن عمل نباشد. اگر ایمان در پى خود عمل به همراه نداشته باشد، باید در آن ایمان شك و تردید كرد! شخصى، كه رابطه ایمان و عمل را نمى دانست، خدمت امام صادق علیه السلام رسید و از آن حضرت پرسید: آیا ایمان تركیبى از عقیده و عمل است، یا تنها عقیده است و اعمال جزء ایمان محسوب نمىشود؟ امام در جواب فرمود:ایمان تمامش عمل است نه این كه شاخه اى از آن عمل باشد.
پس اگر كسانی هستند كه ادعای ایمان به خدا را دارند ولی اعمالشان خداپسند نیست باید در ایمانشان تجدید نظر كنند.
منابع:
1:الإِیمانُ عَقْدٌ بِالْقَلْبِ وَ لَفْظٌ بِاللِّسانِ وَ عَمَلٌ بِالْجَوارِح « میزان الحكمه، حدیث شماره 1263.»
2: «الْایمانُ وَ الْعَمَلُ اخَوانِ تَوْأمانِ وَ رَفیقانِ لایَفْتَرِقان « غرر الحكم، جلد 2، صفحه 136، حدیث 2094»
3: الا تُخْبِرُنى عَنِ الْایمانِ، أقَوْلٌ هُوَ وَ عَمَلٌ، امْ قَوْلٌ بِلا عَمَلٍ؟ فقال علیه السلام الْایمانُ عَمَلٌ كُلُّه « سفینة البحار، جلد اوّل، صفحه 152.»
کارهای نیک در شب آرزوها
اولین شب جمعه ماه رجب را لیله الرغائب یا شب آرزوها ویا شب دلدادگان می گویند ،که برای آن اعمالی ذکر شده است.
بدانكه اولين شب جمعه ماه رجب را«ليلة الرغاب»(يعنى شب دلدادگان)مىگويند و براى آن عملى با فضيلت بسيار از حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله وارد شده كه آن را سيّد در كتاب«اقبال»و علاّمه حلى در«اجازه بنى زهره»نقل كردهاند،بعضى از فضيلت آن اينكه به سبب انجام آن گناهان بسيار آمرزيده مىشود،و نيز نمازى در آن وارد شده كه هركه آن را به جاى آورد هنگام شب اوّل قبرش حق تعالى ثواب آن را به نيكوترين صورت و با روى گشاده و درخشان و زبانى گويا به سوى او مىفرستد،پس به او مىگويد:اى حبيب من تو را بشارت باد كه از هر شدّت و سختى نجات يافتى،بنده مىگويد تو كيستى؟به خدا سوگند من چهرهاى زيباتر از چهره تو نديدم،و سخنى شيرينتر از سخن تو نشنيدم،و بويى بهتر از بوى تو نبوييدم!!پاسخ ميدهد:من ثواب آن نمازم كه در فلان شب،از فلان ماه،از فلان سال به جاى آوردى امشب نزد تو آمدم تا حقّت را ادا كنم،و مونس تنهايى تو باشم،و هراس را از تو برگيرم و هنگامىكه در صور(شيپور قيامت) دميده شود،در عرصه قيامت سايهاى بر سرت خواهم افكند،پس خوشحال باش كه خير هرگز از تو جدا نخواهد شد.كيفيت اين نماز چنين است: اولين پنجشنبه ماه رجب را روزه مىدارى،چون شب جمعه داخل شود،ما بين نماز مغرب و عشا،دوازده ركعت نماز بجاى مىآورى،هر دو ركعت با يك سلام به اين ترتيب كه در هر ركعت يك مرتبه سوره«حمد»و سه مرتبه«سوره قدر»و دوازده مرتبه«سوره توحيد»مىخوانى و هنگامى كه از نماز فارغ شدى هفتاد مرتبه مىگويى:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ وَ عَلَى آلِهِ [وَ آلِ مُحَمَّدٍ] .
خدايا!بر محمّد پيامبر درس ناخوانده و خاندانش درود فرست
سپس به سجده مىروى و هفتاد مرتبه ميگويى:
سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحِ
پاك و منزّه است پروردگار فرشتگان و روح
آنگاه سر از سجده بر مىدارى و هفتاد مرتبه مىگويى:
رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجَاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيُّ الْأَعْظَمُ
پروردگارا!مرا بيامرز و بر من مهرورز و از آنچه از من مىدانى بگذر،تو خداى برتر و بزرگترى
دوباره به سجده مىروى و هفتاد مرتبه مىگويى:
سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحِ
پاك و منزّه است پروردگار فرشتگان و روح
سپس حاجت خود را مىطلبى كه به خواست خدا برآورده خواهد شد.آگاه باش زيارت حضرت رضا عليه السّلام در ماه رجب مستحب است،و انجام آن در اين ماه امتياز خاصى دارد،همانگونه كه انجام عمره در ماه رجب فضيلت دارد تا جايى كه روايت شده انجام آن در اين ماه،در فضيلت همتاى حج است و نيز نقل شده:حضرت سجاد عليه السّلام در ماه رجب به عمره مشرّف شده بود،و شب و روز نزد كعبه نماز مىخواند،و در حالى كه پيوسته در سجده بود اين ذكر از زبان ايشان شنيده مىشد:
عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِكَ
گناه از بندهات بزرگ شده،پس بگذر گذشت از سوى تو زيبا باشد.[1]
پی نوشت:
1:برگرفته از مفاتیح الجنان ترجمه استاد حسین انصاریان
15 وظیفه شیعیان در عصر غیبت امام زمان
1ـ دعا برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و خود تا به معرفت حضرتش نائل شویم. ائمه هدی علیهم السلام نیز همواره بر این مهم تکیه داشته اند.امام صادق(علیه السلام) دعایی به “زراره” تعلیم کرده و می فرمایند : «… اگر زمان غیبت را درک کردی چنین دعا کن: اللهم عرفنی نفسک فإنک إن لم تعرفنی نفسک لم أعرف نبیک. اللهم عرفنی رسولک فإنک إن لم تعرفنی رسولک لم أعرف حجتک. اللهم عرفنی حجتک فإنک إن لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی» (منتخب الاثر ـ آیت الله صافی گلپایگانی حدیث 1 ص 501 ـ به نقل از غیبت نعمانی، کافی، کمال الدین) همچنین دعاهای دیگری که در کتب ادعیه و …
زیارات بدان اشاره شده، خصوصا دعای معروف«اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن … » که بحمدالله در بین جامعه شیعه بسیار معروف و مشهور است.
2 ـ شناخت صفات و سیره امام علیه السلام: بدیهی است که یک عاشق دلباخته امام و یک منتظر حقیقی باید بداند که محبوبش از چه صفاتی برخوردار بوده، و چه سیره و روشی را در زندگی و سایر شئونات آن دارد.
در این راستا، مطالعه آیات و روایات فراوانی که در ارتباط با وجود مقدس حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف بیان شده، بسیار سودمند است.
3 ـ رعایت ادب در همه موارد: امامی که واجب الاطاعه و حجت خدا بر تمامی اهل زمین است، نامش محترم و یادش بسیار گرامی است. او پیشوای همه و چشم بینای خدا در بین مخلوقات اوست. روزی اهل زمین به یمن وجود اوست و هر کس که به مرتبه ای از مراتب کمال می رسد از پرتو عنایات حضرت حق است که از مسیر امامت به ما رسیده است.
4 ـ عشق و علاقه نسبت به حضرت: مرحوم سیدعبدالکریم کفاش، هفته ای یک مرتبه به محضر آن حضرت مشرف می شد. او در ری در جوار حضرت عبدالعظیم حسنی می زیست. در یکی از تشرفاتش، حضرت از او می پرسند: سیدعبدالکریم! اگر ما را نبینی چه خواهد شد؟ پاسخ می دهد: آقا حتما می میرم. حضرت در پاسخ فرمودند: «اگر چنین نبودی ما را نمی دیدی» (مشعل هدایت ج 2 ص 129 ـ مبحث امکان تشرف ـ از استاد حاج شیخ حسین گنجی)
شناخت صفات و سیره امام علیه السلام: بدیهی است که یک عاشق دلباخته امام و یک منتظر حقیقی باید بداند که محبوبش از چه صفاتی برخوردار بوده، و چه سیره و روشی را در زندگی و سایر شئونات آن دارد
5 ـ علاقه مند کردن دیگران به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف: طبیعی است که هر کس به چیزی علاقمند باشد درصدد تبلیغ و ترویج آن برآمده و آنرا به دیگران معرفی خواهد کرد، چه رسد به اینکه وجود مقدس خاتم الاوصیا عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد.
ادامه دارد…
سخنان و حکایت های کوتاه
علم اندوزی
«لقمان حکیم به فرزندش فرمود: با دانشمندان هم نشینی کن! همانا خداوند دل های مرده را به حکمت زنده می کند. ، چنان که زمین را به آب باران».(1)
کورحقیقی
« فقیری به در خانه بخیلی آمد، گفت: شنیده ام که تو قدرتی از مال خود را نذر نیازمندان کرده ای و من در نهایت فقرم ، به من چیزی بده بخیل گفت: من نذر کوران کرده ام. فقیر گفت : من هم کور واقعی هستم ، زیرا اگر بینا می بودم ، از در خانه خداوند به در خانه کسی مثل تو نمی آمدم.»(2)
آزادگی
«همسر مرد آزاده ای به او گفت: نمی بینی که یارانت به هنگام گشایش، در کنار تو بودند و اینک که به سختی افتاده ای ، تو را ترک کرده اند؟ او گفت : از بزرگواری آنهاست که به هنگام توانایی، از احسان ما بهره می بردند و حال که ناتوان شده ایم ، ما را ترک کرده اند.»(3)
ادامه دارد…
پی نوشت :
1- شیخ بهائی ، حکایت و حکمت ص 143.
2- نک ، حبیب الله شریف کاشانی ، ریاض الحکایات ص 128.
3- کشکول ص 415.
“پیرمرد بدهکار و دخترش”
روزگاری یک کشاورز در روستایی زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد.
کشاورز دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد کشاورز نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر کشاورز ازدواج کند بدهی او را می بخشد، و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت : اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم، دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد. اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود، اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود.
این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه بود.
در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت.
دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد او دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت. ولی چیزی نگفت !
سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد.
تصور کنید اگر شما آنجا بودید چه کار می کردید ؟
صفحات: 1· 2
فاطمی زیستن
محبت حضرت زهرا (س) ، یك نورانیت و زلالی باطن برای انسان به ارمغان میآورد كه در پرتو آن، انسان معرفت و توانی مییابد كه خود را آلوده به گناه نكند و اگر هم گرفتار لغزش شد، خداوند به واسطه همین نورانیت و محبت، توفیق جبران و توبه به او عنایت خواهد فرمود و این است معنای فاطمیت حضرت فاطمه زهرا(س)
خدایا از تو می خواهم فاطمی بودن و فاطمی زیستن را به ما بیاموزی، به دختران و پسران، به زنان و مردان، به مادران و به پدران.
خدایا از تو می خواهم جلوه عشق آن حضرت و مهر آن بانوی بزرگوار را در دل همه جوانان قرار دهی، باشد كه الگوی ما آن بزرگوار شود.
فاطمه جان ما را دراین ظلمات رها مكن، پرتویی از چشمه سار زلال مهربانیت را نثار وجودمان كن. تا شاید راه را از بیراهه باز شناسیم.
فاطمه جان در همه جا و همه زمان مدیونت هستیم. ما به شما محتاجیم و عجز خود را فریاد می زنیم.
فاطمه جان هر لحظه از عمرم به غفلت گذشت… اگر شما مرا شفاعت نكنید، چه كنم؟ هر روز و هرشب این كلام بر لبانم جاریست:
السلام علیك ایتها الصدیقه الشهیده