گزیده های ناب اخلاقی از بزرگان
مرحوم بهاری(ره):
اگر می خواهی بوئی از آدمیت بشنوی باید جهادی انجام دهی که سخت تر از جهاد با دشمنان است عرفا این جهاد را موت احمر ـ مرگ سرخ- می نامند معنی مجاهده این است که اول ایمان بیاوری دشمن ترین دشمنانت نفس تو همراه با شیطان های بیرونی دوستان و شریکان اوست. نفسی که سرمایهات در اختیار اوست و در ارکان وجودت تصرف می کند.
تذکره المتقین ص56/55
یقین
قال الله الحكيم : (و اعبد ربك حتى ياتيك اليقين ) (حجر: آيه 99)
: بندگى و پرستش كن خداى ترا تا يقين بر تو فرا رسد.
قال رسول الله صلى الله عليه و آله : اقل ما اوتيتم اليقين و عزيمة الصبر : كمترين چيزى كه به شما داده شده است ، يقين و قوه است .(جامع السعادات 1/119)
شرح كوتاه :
رتبه و درجات انبياء با هم فرق مى كرد، آنهم به خاطر داشتن مراتب يقين بوده است چنانكه به پيامبر عرض كردند حضرت عيسى روى آب راه مى رفت ! پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: (اگر حضرت عيسى يقينش بيشتر بود روى هوا راه مى رفت .!)
مومنان در قوت و ضعف يقين با هم متفاوت و آنكه يقينش قوى باشد هر حول و قوه اى را از خدا مى داند و بر انجام طاعات از ظاهر و باطن مستقيم و كوشاست ، و زيادتى و كمى ، مدح و ذم ، عزت و ذلت ظاهرى برايش مساوى است .
و آنان كه داراى ضعف يقين هستند، پيوسته دلشان به اسباب دنيا وابسته و از عادات عرفى پيروى و حرفهاى مردم را معيار قرار مى دهند، و دائما در كارهاى دنيوى به تلاش و جمع زر و زور و رياست مشغول مى باشند .(تذكرة الحقايق ترجمه مصباح الشريعه از نگارنده ص87 )
غفلت چرا؟!
خداوند رحمان به آدمی می فرماید:
یَا بْن َآدَمَ!
1. إِذا كانَ اللّهُ تَعالی قَدْ تَكَفَّلَ لَكَ بِرِزْقِكَ فَطُولُ اهْتِمامِكَ لِماذا؟!
2. وَ إِذا كانَ الْخَلْقُ مِنّی حَقّاً فَالْبُخْلُ لِماذا؟!
3. وَ إِذا كانَ إِبْلیسُ عَدُوّاً لی فَالْغَفْلَةُ لِماذا؟!
4. وَ إِذا كانَ الْحِسابُوَا المُرُور ُعَلَی الصِّراطِ حَقّا فَجَمْعُالما لِلِماذا؟!
5. وَ إِنْ كانَ عِقابُ اللّهِ حَقّاً فَالْمَعْصیَةُ لِماذا؟!
6. وَ إِن كانَ ثَوابُ اللّهِ تَعالی فِی الْجَنَّةِ حَقّاً فَالاِسْتِراحَةُ لِماذا؟!
7. وَ إِن كانَ كُلُّ شَیء بِقَضائی وَ قَدَری فَالْجَزَعُ لِماذا؟!
8. لِكَیْلا تَأْسَوْا عَلی ما فَاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتیكُمْ.
ای فرزند آدم!
1. اگر خداوند، رزق و روزی ات را به عهده گرفته است، پس نگرانی و تلاش طولانی [و بیجا و حرص بر دنیا] چرا؟!
2. و اگر آفرینش همه اشیاء، به راستی از آنِ من است، پس بخل ورزیدن چرا؟!
3. و اگر شیطان، دشمن من [و تو] است، پس غفلت چرا؟!
4. و اگر حسابرسی و عبور از صراط، حقّ است، پس جمع كردن مال چرا؟!
5. و اگر كیفر خداوند، حق است، پس گناه كردن چرا؟!
6. و اگر پاداش و ثواب خداوند متعال در بهشت، حق است، پس استراحت [و سُستی] چرا؟!
7. و اگر همه چیز [و تمامی حوادث جهان] به قضا و قَدَر من است، پس بی تابی و جَزَع و فَزَع چرا؟!
8. برای آنچه از دستتان می رود تأسّف نخورید و ـ نیز ـ برای آنچه به شمایان می دهم شادمانی نكنید [و مغرور نشوید، زیرا اینها همه وسیله امتحان الـهی است].
كمتر عاملی را میتوان نشان داد كه چونان «غفلت»، آدمی را به «هلاكت» افكند. منشاء بسیاری از تباهی های مردمان و انحطاط جوامع بشری، غفلت است. از این روی، ادیان الهی، انسان را به هشیاری همیشگی فرا میخوانند و او را از «خودفراموشی» و «خدا فراموشی» بر حذر میدارند.
هر آن كو غافل از حق، یك زمان است اگر آن غافلی، پیوسته بودی
در آن دم كافر است، امّا نهان است درِ اسلام بر وی بسته بودی
این همه تأكید اسلام بر مراقبت از خویشتن و محاسبه نفس، برای رهانیدن آدمیان از دام غفلت است.
غیر ره دوست، كی توانی رفتن؟! هر مدح و ثنا كه میكنی، مدح وی است
جز مِدْحَتِ او كجا توانی گفتن؟! بیدار شو ای رفیق! تا كی خفتن؟!.
از اوج آسمان، جواد محدثی
علامه جعفری و ازدواج با زیباترین دختر دنیا
از علامه جعفری میپرسند چی شد که به این کمالات رسیدی؟! ایشان در جواب خاطرهای از دوران طلبگی تعریف و اظهار میکنند،که هرچه دارند از کراماتی است که به دنبال این امتحان الهی نصیبشان شده.
«ما در نجف در مدرسه صدر اقامت داشتیم. خیلی مقید بودیم، در جشنها و ایام سرور، مجالس جشن بگیریم و ایام سوگواری را هم، سوگواری میگرفتیم.
شبی مصادف شده بود با ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) اول شب نماز مغرب و عشا میخواندیم و شربتی میخوردیم. آن گاه با فکاهیاتی مجلس جشن و سرور ترتیب میدادیم.
آقایی بود به نام آقا شیخ حیدرعلی اصفهانی که نجفآبادی بود. معدن ذوق بود. او که میآمد من به الکفایه قطعاً به وجود میآمد جلسه دست او قرار میگرفت.
صفحات: 1· 2
امام حسین (علیه السلام)
لولا ثَلاثَةُ ما وَضَعَ ابنُ آدَمَ راسَهُ لِشیءٍ
الفقرُ و المرَضُ وَ الموتُ
اگر سه چیز نبود انسان در مقابل هیچ چیز سر فرود نمی آورد:
فقر و تنگدستی ، بیماری، مرگ
زندگانى حضرت فاطمه معصومه(عليها سلام)
از میان فرزندان بزرگوار حضرت امام موسى بن جعفر(ع) ، دو فرزند ایشان يعنى حضرت امام على بن موسى الرضا(ع) و حضرت فاطمه کبری (ع) ملقّب به معصومه، از ویژگیهای خاص برخوردار بوده اند تا ادامه دهنده خطّ امامت بعد از پدر باشند.
پس از 25 سال که از تولد حضرت امام رضا (ع) گذشته بود ، حضرت فاطمه معصومه(ع) در اوّلين روز ماه ذى قعده سال 173 هـ ق، در شهر مدينه منوّره چشم به جهان گشود، آن حضرت به همراه امام رضا (ع) هر دو در دامان پاک يک مادر بزرگوار به نام حضرت نجمه خاتون(س) که از مهاجران مغرب بود، رشد و پرورش يافته اند. اين در حالى است که پدر بزرگوارشان پيوسته در زندان هارون الرشید بسر مى بردند و سرانجام در همان زندان ، هنگامى که حضرت معصومه(س) در سن ده سالگى بود، به شهادت رسيدند و از آن زمان به بعد حضرت معصومه (س) تحت مراقبت برادرش امام رضا(ع) قرار گرفت. با آغاز خلافت مأمون اين خليفه مکار عبّاسى، او نيز همانند اسلاف غدّارش براى مقابله بانفوذ روبه گسترش تعاليم امامان معصوم و اهل بيت(ع) عصمت و طهارت بر دل هاى مشتاقان و جلوگيرى از انسجام سياسي شيعيان حضرت علي(ع) به ترفندى ديگر متوسّل شده و امام رضا(ع) را به پايتخت خود «مرو» دعوت نمود. امام با اکراه اين دعوت را پذيرفتند و بدون اين که کسى از بستگان و اهل بيت(ع) خود را همراه ببرند به سوى «مرو» حرکت نمودند. حضرت فاطمه معصومه(ع) در سال 201 هـ ق، يک سال پس از ورود امام رضا(ع) به مرو، با چهار تن از برادران و گروهى از برادرزادگان به سوى خراسان حرکت نمودند و چون اين کاروان کوچک به حوالي ساوه رسيد عدّه اى از دشمنان اهل بيت(ع) به دستور مأمون عبّاسى راه را بر آنان بستند و در يک درگيرى نابرابر همه برادران و تقريباً اکثر مردان همراه کاروان را که حدود 23 نفر بودند به شهادت رساندند. حضرت معصومه(س) از شدّت رنج و تأثّر روحي بيمار گرديد و بنا بر قولی حضرت را مسموم کردند . چون شب هنگام خبر به مردم قم و آل سعد رسيد، موسي بن خزرج به نمايندگى آنان، در همان هنگام از قم به قصد ساوه حرکت کرد تا ايشان را به قم دعوت کند. پس از ديدار حضرت و پذيرفتن دعوت وى، خود زمام مرکب ايشان را در دست گرفت و به سوى قم و به منزل و سراى خويش آورد.
صفحات: 1· 2
10 سوالی که خدا از تو نمی پرسد:
1- خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو به چه رنگ بود
بلکه از تو خواهد پرسید که چگونه انسانی بودی؟
2- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباسهایی در کمد داشتی
بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی؟
3- خداوند از تو نخواهد پرسید زیربنای خانه ات چندمتر بود
بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر در خانه ات خوش آمد گفتی؟
4- خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی میکردی
بلکه از تو خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار کردی؟
5- خداوند از تو نخواهد پرسید چه تعداد دوست داشتی
بلکه از تو خواهد پرسید برای چندنفر دوست و رفیق بودی؟
6- خداوند از تو نخواهد پرسید میزان درآمد تو چقدر بود
بلکه از تو خواهد پرسید آیا فقیری را دستگیری نمودی؟
7- خداوند از تو نخواهد پرسید عنوان و مقام شغلی تو چه بود
بلکه از تو خواهد پرسید آیا سزاوار آن بودی وآن را به بهترین نحو انجام دادی؟
8- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه اتومبیلی سوار میشدی
بلکه از تو خواهد پرسید که چندنفر را که وسیله نقلیه نداشتند به مقصد رساندی؟
9- خداوند از تو نخواهد پرسید چرا این قدر طول کشید تا به جست و جوی رستگاری بپردازی
بلکه با مهربانی تو را به جای دروازه های جهنم، به عمارت بهشتی خود خواهد برد.
10- خداوند از تو نخواهد پرسید که چرا این مطلب را برای دوستانت نخواندی
بلکه خواهد پرسید آیا از خواندن آن برای دیگران در وجدان خود احساس شرمندگی میکردی؟
در خلوت هم از گناه بپرهيزيد
اتقوا معاصى الله فى الخلوات فان الشاهد هو الحاكم. ح / 324.
ترجمه:
در خلوت و تنهايى هم، از گناه و نافرمانى بپرهيزيد، زيرا همان كسى كه گناه شما را مى بيند (يعنى خداوند) خودش نيز درباره آن، داورى خواهد كرد.
شرح:
گروهى از افراد كوته فكر هستند، كه گمان می كنند اگر در خلوت و تنهايى، مرتكب گناه شوند، و كسى شاهد گناه آنها نباشد، از كيفر و مجازات در امان خواهند بود. غافل از آنكه خداوند، در همه جا حاضر است، و در خلوت و تنهايى هم، شاهد اعمال بندگان خويش است.
امام صادق (عليهالسلام) می فرمايد: كسيكه در تنهايى مرتكب گناه مى شوند، مثل كسى است كه در يك كشتى، داخل اطاقك خصوص خود، نشسته است و كف آن را سوراخ مى كند. گرچه كسى شاهد اين عمل زشت و نادرست نيست، تا از آن جلوگيرى كند، يا آن شخص را به مجازات رساند، ولى چنين كسى، مجازات عمل خود را خواهد ديد، زيرا به خاطر كار زشت او، ديگران هم صدمه خواهند ديد. چون سرانجام، آب دريا، از سوراخ آن اتاقك بلا خواهد آمد، و همه كشتى را، با تمام سرنشينان آن غرق خواهد كرد.
پس گناه، اگر در خلوت و تنهايى صورت گيرد، هم شخص گناهكار به مجازات خواهد رسانيد، هم به روى جامعه اثر بد خواهد گذاشت.
از سوى ديگر، انسان در رابطه با خدا، بايد بداند كه: هرچند در خلوت و تنهايى مرتكب گناه شود، و كسى شاهد او نباشد، ولى خداوند، او را مى بيند و شاهد گناهان اوست. به اين ترتيب، شخص گناهكار، در روز رستاخيز، از داورى خداوند توانا و بينا كه خود آن گناه را ديده است - هيچ راه فرارى نخواهد داشت.
جمهوری ما نشانگر اسلام است ...
جمهوری ما نشانگر اسلام است
افکار پلید فتنه جویان خام است
جمهوری اسلامی ما جاوید است
دشمن زحیات خویشتن نومید است
======================
از خون سرخ بهمن سرسبز شد بهاران
اندیشه باور شد، در امتداد باران
بر صخرههای همّت جوشیده خون غیرت
بانگ سرود و وحدت آید زچشمه ساران
و الفجر بهمن آمد، فصل شکفتن آمد
بر پهندشت باور، خالی است جای یاران
دهه فجرمبارک
======================
فجر است و سپیده حلقه بر در زده است
روز آمده، تاج لاله بر سر زده است
با آمدن امام در کشور ما
خورشید حقیقت زافق سر زده است
دهه فجرمبارک
======================
برخیز که فجر انقلاب است امروز
بیگانه صفت، خانه خراب است امروز
هر توطئه و نقشه که دشمن بکشد
از لطف خدا نقش بر آب است امروز
دهه فجرمبارک
صفحات: 1· 2