آب را گل نکنید
22 آبان 1392 توسط مدرسه علمیه زینب کبری س اردستان
آب را گل نکنید
شاید از دور علمدار حسین
مشک طفلان بردوش زخم خون براندام
میرسد تا که از این آب روان پرکند مشک تهی
ببرد جرعه آبی برساند به حرم تا علی اصغر بی شیر رباب
نفسش تازه شود و بخوابد آرام
آب را گل نکنید
که عزیزان حسین
همگی خیره به راهند که ساقی آید
و به انگشت کرم گره کور عطش بگشاید
آب را گل نکنید
که دراین نزدیکی عابدی تشنه لب و بیمار است
درتب و گریه اسیر عمه اش این دوسه شب تا به سحر بیدار است
آب را گل نکنید
که بود مهریه مادرشان نه همین آب که هرجای دگر
رودی و نهری جاریست مهر زهرای بنول است
به همین است که من میگویم آب را گل نکنید آب را گل نکنید …
سروده : عبدالرحیم سعیدی