• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

حاضر جوابی های شنیدنی

17 مرداد 1393 توسط مدرسه علمیه زینب کبری س اردستان


حاضر جوابی طفل
یکی از حکما از طفلی پرسید: اگر به من بگویی که خدا کجا است، یک عدد پرتقال به تو می دهم. آن پسر در جواب گفت: من دو عدد پرتقال به شما می دهم، که بگویی خدا کجا نیست. (۶)


حاضر جوابی حسن بن فضل
در مجلس یکی از خلفا جمعی از دانشمندان حضور داشتند، که حسن بن فضل وارد شد؛ همین که خواست شروع به سخن گفتن نماید، خلیفه وی را مورد عتاب قرار داد و گفت: ای بچه! تا بزرگ تر از تو در مجلس می باشد تو حرف مزن. فورا حسن بن فضل در جواب گفت: ای خلیفه، نه من از هدهد کوچک ترم و نه شما از حضرت سلیمان بزرگ ترید. مگر هدهد نبود که به سلیمان گفت: «احطت بما لم تحط: پی برده ام به چیزی که تو به آن پی نبرده ای!»(۷)


حاضر جوابی توسن خان
روزی فتحعلی شاه به توسن خان ترکمن گفت: روزی که ریش تقسیم می کردند، تو کجا بودی که سهمت را بگیری. فورا توسن خان در جواب گفت: قربان در آن وقت به طلب عقل رفته بودم. (۸)


حاضر جوابی شاگرد
معلم کمونیستی در سر کلاس درس، به بچه ها گفت: بچه ها مرا می بینید؟ همه گفتند: بلی، دوباره سؤ ال کرد: این میز و تابلو و… را می بینید؟ همه در پاسخ گفتند: بلی، معلم ادامه داد، حال بچه ها خدا را می بینید؟ گفتند: خیر. معلم گفت: پس حالا نتیجه می گیریم که خدایی وجود ندارد!
فورا یکی از شاگردان گفت: بچه ها شما تابلو را می بینید؟ گفتند: بلی، شاگرد دوباره سؤ ال کرد: بچه ها آقا معلم را می بینید؟ گفتند: بلی، شاگرد گفت: اما آخرین سؤ ال بچه ها عقل آقا معلم را هم می بینید؟ گفتند: خیر، شاگرد گفت: پس حالا که عقل معلم را نمی بینیم، نتیجه می گیریم که آقا معلم عقل ندارد!


حاضر جوابی کودک
روزی ابوحنیفه از محلی می گذشت، دید طفلی از جای گل آلودی راه می رود. او را صدا زد و گفت: بچه جان مواظب باش نلغزی، طفل بی درنگ در جواب گفت: لغزش من سهل است. تو مواظب خودت باش که نلغزی چون از لغزش تو پیروانت هم می لغزند. ابو حنیفه از هوش و زکاوت آن طفل تعجب کرد! (۹)


حاضر جوابی مؤمن طاق
پس از شهادت امام صادق علیه السلام، یکی از مخالفان آن حضرت به مؤمن طاق که از شاگردان آن حضرت بود، به عنوان طعنه گفت: امام تو از دنیا رفت. مؤمن طاق فورا در پاسخ گفت: اما پیشوای تو (شیطان) تا قیامت زنده است. (۱۰)


حاضر جوابی سبط بن جوزی
سبط بن جوزی مدت مدیدی در میان شیعه و سنی زندگی می کرد. هر کدام از طرفداران دو مذهب شیعه و سنی او را به خود نسبت می دادند. روزی برای روشن شدن این که او شیعه است یا سنی؟ در میان جمعی از او سؤال کردند، علی علیه السلام افضل است یا ابابکر؟ فورا گفت: «من کانت بنته فی بیته: کسی که دخترش در خانه اوست.»
کسی از پاسخ او نفهمید که او واقعا شیعه است یا سنی. زیرا هم دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در خانه علی علیه السلام بوده و هم دختر ابوبکر در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله.
باز در مجلسی دیگر از او سؤ ال کردند که خلفای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چند نفر بودند؟
او با حالت عصبانیت جواب داد: چند بار بگویم؟! چهارتا، چهارتا، چهارتا. باز معلوم نشد او سنی است یا شیعه، چون سه بار تکرار کرده بود شیعیان فکر کردند که او با این تعبیر مقصودش خلفای دوازده گانه است که سه چهار تا می شود دوازده تا. و اهل سنت هم فکر کردند، او سنی است و چند بار تاکید کرده که خلفای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چهارتا هستند. (۱۱)


حاضر جوابی بهلول
روزی وزیر دربار هارون الرشید به بهلول گفت: خوش به حال تو، زیرا خلیفه، تو را رئیس خوک ها و گرگ ها نموده است!
بهلول بی درنگ گفت: اکنون که تو از این مطلب آگاه شدی، اینک از طاعت و فرمان من خارج مشو. (۱۲)


آیه الله حکیم و بن باز
مرحوم آیه الله العظمی سید محسن حکیم قدس سره که مرجع شیعیان و زعیم حوزه علمیه نجف بود، در سفری که به عربستان داشت، در جلسه ای با بن باز مفتی آن روز آن کشور (که نابینا بود) مواجه شد.
بن باز، ظاهرا به دیدن آقای حکیم رفته بود ولی در واقع قصد داشت با ایشان جدال کند و افکار وهابیگری خود را مطرح نماید.
در این جلسه، بن باز، از آیه الله حکیم پرسید: شما شیعیان چرا به ظواهر قرآن عمل نمی کنید؟ آیه الله حکیم در جواب گفتند: این دیدار جای چنین صحبت هایی نیست، بگذارید به احوال پرسی برگزار شود. بن باز، سماجت کرده و خواستار دریافت جواب شد. آیه الله حکیم، ناچار به بن باز گفتند: اگر قرار باشد به ظاهر قرآن تکیه کنیم و همان را معیار عمل به آن قرار دهیم، باید معتقد شویم که شما به جهنم خواهید رفت! بن باز، با تعجب پرسید چرا؟ آیه الله حکیم گفتند: چون قرآن می فرماید: «و من کان فی هذه اعمی فهو فی الآخره اعمی و اضل سبیلا: کسی که در این جهان از دیدن چهره حق نابینا باشد، در جهان آخرت هم نابینا و گمراه تر خواهد بود.»(۱۳) و شما که از دو چشم نابینا هستید، طبق ظاهر این آیه باید در آخرت هم نابینا باشید و در زمره گمراهان که اهل جهنم اند، قرار بگیرید. بنابراین ظاهر بسیاری از آیات قرآن مقصود نیست!(14)

پی نوشت ها:
__________________________________________________________________________________
1. داستان ها و پندها، ص 137.
2. همان، ج 9، ص 88.
3. گلشن لطایف، ص 311.
4. کشکول طبسی، ج 1، ص 131.
5. همان.
6. کشکول مختار، ص 121.
7. مستطرف، ج 1، ص 45.
8. کشکول طبسی ، ج 1، ص 138.
9. انیس الادباء، ص 96.
10. کشکول طبسی، ج 1، ص 147.
11. مردان علم در میدان عمل، ج 1، ص 438.
12. صد و یک مناظره جالب و خواندنی، محمدی اشتهاردی.
13. سوره اسراء، آیه 72.
14. روزنامه جمهوری اسلامی، 3/
منبع : کتاب جنگ جوان، اثر حجة الاسلام محمود اکبری



صفحات: 1· 2

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: خواندنی لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

در سال 169هجری قمری فردی خیر و دلباخته به نام حاج حسین نور الدین (رحمة الله علیه)ملک خویش را که بنایی دو طبقه در کنار مسجد جامع اردستان بوده،جهت تحصیل علوم دینی،وقف می کند.در وقفنامه ای که از مرحوم نورالدین باقی مانده و حدود سیصدوشصت سال پیش نگاشته شده،علاوه بر متن زیبا و ادبیات جالب آن اهتمام مرحوم نورالدین به تحصیل علوم دینی وطلاب قابل تحسین می باشد.تا آنجا که چندین قطعه از املاک خود را وقف این مدرسه برای تامین هزینه های آن می نماید. مرحوم نورالدین توسط این باقیات الصالحات از سیصد و شصت سال پیش تا کنون همواره مشمول دعای خیر مردم مخصوصاًطلابی که از این مکان استفاده نموده اند بوده است. حدود چهل سال پیش مکان مذکورکه به خرابه ای تبدیل شده بود توسط روحانی برجسته منطقه اردستان حاج میرزا علی طباطبایی نژاد(رحمةالله علیه)،احیاء وبازسازی می گردد.از آن پس این مکان مورد توجه این خاندان که در مسیر تحصیل علوم دینی بوده اندقرار می گیرد،وهمواره در حفظ آن کوشیده اند. بنابر اظهارات رئیس اوقاف اردستان یکی از نوادگان آن روحانی بزرگوار به نام مرحوم حاج سید رضا موسوی (رحمةالله علیه)چند سال پیش در جهت تعمیرات و حفظ این فضا اقداماتی انجام می دهد. بعد از آن این مکان چند سالی در اختیار میراث فرهنگی اردستان بوده است،سپس از مهر ماه سال 1386در اختیار حوزه علمیه خواهران قرار می گیرد و تا سال 1390 به نام حوزه علمیه خواهران زینب کبری(علیها السلام) اردستان فعال بود. اکنون این مدرسه به ساختمان اصلی آن در خیابان کاوه منتقل شده است.
  • همه
  • دیدنی
  • خواندنی
    • حدیث روز
    • معرفی کتاب
    • پیامک روز
    • فیلم
    • شعر
    • حكايت
  • چکیده مقاله
  • قرآني
  • نهج البلاغه
  • مهدويت
  • احكام
  • مسابقات
  • اخبار
    • مدرسه
    • عمومي
    • شهرستان
  • پژوهش
  • كانون پژوهش
  • وصیت نامه شهید
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      
سوره قرآن حدیث موضوعی ساعت فلش مذهبی

ابزار هدایت به بالای صفحه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

کاربران آنلاین

  • صفيه گرجي
  • زهره رضائي خندابي
  • زفاک
  • امیرِعباس(حسین علیه السلام)

جستجو

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خبرنامه

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس