باور کن که مدیونی!
باز هم ماه دل انگیز بهمن از راه رسید.ماهی که قرین است با یاد وخاطره ای از بهترین روزگاران،بهترین مردمان،بهترین قیام ها،بهترین انقلاب ها وبهترین متفکران واندیشمندان.اندیشمندانی که برعلیه جهل2500ساله قیام کردند و چه قیامی،
قیام حق علیه باطل.
گرچه شادی های بهمن برای من وصف ناشدنی و بی نظیر است و البته ماندگار و باشکوه و مرا در حسرتی فرو می برد در حسرت غایب بودن در زمانی که می شد شمیم عشق را در هوا تنفس کرد و پایداری و حقانیت را به چشم دید اما همراه است با اضطرابی صد برابر که تمام وجود مرا فرا گرفته و شادی هایم را معطر می سازد با عطری تلخ اما لازم.اضطراب مسئولیت ها ونگران از اینکه چقدر مدیونم؛مدیون مردان و جوانانی که مثل ما زندگی وآسایش را دوست داشتند،زنانی که طعم مادر شدن را نچشیدند.مدیون اشک مادران فرزند وهمسر از دست داده.مدیون همسران چشم به راه و منتظر.مدیون خون هایی که انقلاب را آبیاری کرد.مدیون آنهایی که تحصیل را رها کردند برای تهذیب ومدیون آنهایی که برای من آزادی فکر و اندیشه وآزادی اسارت از بند دنیا و شهوات آوردند.نکند من ناسپاس باشم و آزادی شیطانی و بی بند وباری را به این آزادی الهی ترجیح دهم.یعنی به راستی من در این هوای عشق آفرین واندیشه آور تا این حد اسیر تنم والبته کوته فکر و جاهل!!!
زهره جمالی زواره / پایه سوم/ مدرسه زینب کبری اردستان