جا مانده های قافله اربعین تو!
در حسرت زیارت تو عاشقان تو
درروضه جای صحن وسرایت صفاکنند
جامانده های قافله ء اربعین تو
آقا دوای درد دل خود کجا کنند
جا تنگ بوده است و یا ما اضافه ایم
مردم به چشم طعنه نگاهی به ماکنند
باشد حسین؛ کرببلا مال خوب ها
بدها بگو :که عقده دل با چه وا کنند
ما هم دل شکسته به دست می رویم تا
ما را غبار صحن و سرای رضا کنند
کمال دیانت مسلمان
امام سجاد علیه السلام
«إِنَّ الْمَعْرِفَةَ وَ کَمالَ دینِ الْمُسْلِمِ
تَرْکُهُ الْکَلامَ فیما لا یَعْنیهِ
وَ قِلَّةُ مِرائِهِ
وَ حِلْمُهُ وَ صَبْرُهُ وَ حُسْنُ خُلْقِهِ
معرفت و کمال دیانت مسلمان،
ترکِ کلام بى فایده و
کم جدل کردن،
و حلم و صبر و خوشخویى اوست.
آب را گل نکنید
آب را گل نکنید
شاید از دور علمدار حسین
مشک طفلان بردوش زخم خون براندام
میرسد تا که از این آب روان پرکند مشک تهی
ببرد جرعه آبی برساند به حرم تا علی اصغر بی شیر رباب
نفسش تازه شود و بخوابد آرام
آب را گل نکنید
که عزیزان حسین
همگی خیره به راهند که ساقی آید
و به انگشت کرم گره کور عطش بگشاید
آب را گل نکنید
که دراین نزدیکی عابدی تشنه لب و بیمار است
درتب و گریه اسیر عمه اش این دوسه شب تا به سحر بیدار است
آب را گل نکنید
که بود مهریه مادرشان نه همین آب که هرجای دگر
رودی و نهری جاریست مهر زهرای بنول است
به همین است که من میگویم آب را گل نکنید آب را گل نکنید …
سروده : عبدالرحیم سعیدی
شباهت روز مباهله با روز عاشورا
امروز 8 آبان و بیست و چهارم ذی الحجه روز مباهله
روز مباهله روزى است كه پيامبر مكرم اسلام، عزيزترين عناصر انسانى خود را به صحنه مىآورد. نكتهى مهم در باب مباهله اين است: “و انفسنا و انفسكم” در آن هست؛ “و نساءنا و نساءكم"(آل عمران:61) در آن هست؛ عزيزترين انسان ها را پيغمبر اكرم انتخاب مي كند و به صحنه مىآورد براى محاجهاى كه در آن بايد مايز [جداکننده] بين حق و باطل و شاخص روشنگر در معرض ديد همه قرار بگيرد.
هيچ سابقه نداشته است كه در راه تبليغ دين و بيان حقيقت، پيغمبر دست عزيزان خود، فرزندان خود و دختر خود و اميرالمؤمنين را - كه برادر و جانشين خود هست - بگيرد و بياورد وسط ميدان؛ استثنائى بودن روز مباهله به اين شكل است. يعنى نشان دهنده ى اين است كه بيان حقيقت، ابلاغ حقيقت، چقدر مهم است؛ مى آورد به ميدان با اين داعيه كه مي گويد بيایيم مباهله كنيم؛ هر كدام بر حق بوديم، بماند، هر كدام بر خلاف حق بوديم، ريشهكن بشود با عذاب الهى.
همين قضيه در محرّم اتفاق افتاده است به شكل عملى؛ يعنى امام حسين (عليه الصلاه و السلام) هم براى بيان حقيقت، روشنگرى در طول تاريخ، عزيزترين عزيزان خود را بر ميدارد مى آورد وسط ميدان. امام حسين (عليهالسلام) كه مي دانست حادثه چه جور تمام خواهد شد؛ زينب را آورد، همسران خود را آورد، فرزندان خود را آورد، برادران عزيز خود را آورد. اينجا هم مسئله، مسئلهى تبليغ دين است؛ تبليغ به معناى حقيقى كلمه؛ رساندن پيام، روشن كردن فضا؛ ابعاد مسئله ى تبليغ را اين جورى ميشود فهميد كه چقدر مهم است. در آن خطبه “من رأى سلطانا جائرا مستحلّا لحرم اللَّه ناكثا لعهداللَّه… و لميغيّر عليه بفعل و لا قول كان حقّا على اللَّه ان يدخله مدخله"؛ يعنى وقتى او دارد فضا را به اين شكل آلوده مي كند، خراب ميكند، بايد يا با فعل يا با قول آمد روشنگرى كرد و امام حسين (عليهالسّلام) اين كار را انجام ميدهد، آن هم با اين هزينه ى سنگين؛ عيالات خود، همسران خود، عزيزان خود، فرزندان اميرالمؤمنين، زينب كبرى، اينها را بر مي دارد مىآيد وسط ميدان. بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون ( ۱۳۸۸/۰۹/۲۲)
عیدانه
غدیر یعنی بیان راز هستی
غدیر یعنی برون از بت پرستی
غدیر یعنی پر از آلاله یاس
غدیر یعنی وجود پاک احساس
عید ولایت بر همه مبارک
یا علی(علیه السلام)
قال رسول الله:
ای علی(علیه السلام)
هر آنکه به مبارزه و کشتن تو برخیزد ، با من نبرد کرده و به کشتن من اقدام کرده است؛
هر کسی دوستدار تو باشد، دوستدار من است؛
و هرآنکه دشمن تو باشد، دشمن من است.
خمیر مایه آفرینش من و تو یکی است؛
خدای سبحان هر دوی ما را برگزیده،
مرا به نبوت و تو را به امامت؛
هر آنکه امامت تو را انکار کند، نبوت مرا منکر گشته
عیون اخبار الرضا. ج 1. باب 28. ص 297. ح 53 (به نقل از کتاب منشور نینوا/ مجید حیدری فر/ ص 93)
دیگر دزد دین که نیستم!
روزی کسی در راهی بسته ای یافت که در آنها چیزهایی گرانبها بود و آیته الکرسی هم پیوست آن بود آن آن فرد بسته را به صاحبش رد کرد.او را گفتند چرا این همه مال را از دست دادی؟گفت:صاحب مال عقیده داشت که این آیه مال او را از دزد نگاه میدارد و من دزد مال هستم نه دزد دین!اگر آن را پس نمیدادم در عقیده صاحب آن خللی راجع به دین روی میداد آن وقت من دزد دین هم بودم!
" غدير " و " كهنگی تاريخی"، دو مفهوم متضاد!
از دير زمان، غدير از بحث بر انگيزترين حوادث تاريخ اسلام در حوزهي كلام و اعتقادات اسلامي بوده است. اين امر ناشي از حساسيت و سرنوشت ساز بودن اين روز در مسألهي امامت و خلافت است.
“غدير” و “كهنگی تاريخی"، دو مفهوم متضاد!
از دير زمان، غدير از بحث بر انگيزترين حوادث تاريخ اسلام در حوزهي كلام و اعتقادات اسلامي بوده است. اين امر ناشي از حساسيت و سرنوشت ساز بودن اين روز در مسألهي امامت و خلافت است.
صفحات: 1· 2
خشم استاد
صبح، ساعتی بعد از نماز، استاد سوار بر درشکه به سوی خانه شاگردش حرکت می کرد. رهگذرانی که نگاههایشان به آیت الله می افتاد، با خوشحالی می ایستادند و به احترام دستی به نشانه سلام تکان می دادند، و تا آنجا که نگاهشان یاری می کرد، درشکه ای را که دور می شد،دنبال می کردند. استاد وقتی که مقابل خانه شاگردش پیاده شد، احساس عجیبی داشت. دوست داشت هر چه زودتر شاگردش را ببیند. این انتظار طولانی نبود. شاگرددر خانه اش را باز کرد،با شور و شوق فراوان،در حالیکه خجالت او مانع از بروز کامل احساساتش شده بود،به سوی استاد رفت. استاد با چشمانی نافذ و مهربان نگاهی به چهره او کرد. دست او را در دست هایش گرفت و خم شد که آن را ببوسد.
شاگرد،دست خود را به سرعت کنار کشید و خم شد و دست استاد را غرق بوسه کرد.
صفحات: 1· 2
شهادت امام جواد الائمه علیه السلام بر تمام شیعیان و محبان حضرتش در سراسر گیتی تسلیت باد.
معرفی کتاب
نام: اخلاق حسنه
مولف: ملا محسن فیض کاشانی
ترجمه: محمد باقر ساعدی
انتشارات: پیام عدالت
نوبت چاپ: دوم/ 1375
محتوا:
این کتاب در دو بخش و ده باب تنظیم شده است.
بخش اول آن در4 باب و در موضوعات کلیات باب اخلاق و اخلاق رذیله تنظیم شده است و
بخش دوم در 6 باب و با موضوع اخلاق حسنه.
باب چهارم از بخش دوم در مورد محبت و انس استکه مطالب بسیار زیبا یی در آن بیان شده است.
کل کتاب متن شیرین و اثرگذاری دارد.
امید است از مطالعه آن بهره کافی ببرید و ما را هم از دعای خیر خود فراموش نکنید.
حدیث روز
امام صادق علیه السلام:
کسی که تو را امین خود دانست امانتش را به او رد کن و
کسی که به تو خیانت کرد به او خیانت مکن.
درس استاد
دانشجویی به استادش گفت:
استاد! اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم
و تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم.
استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت: آیا مرا می بینی؟
دانشجو پاسخ داد: نه استاد!
وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم.
استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت:
تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را نخواهی دید!
دلنوشته
امام مهربانی ها
دلتنگ توست این قلب من
گرچه فرسنگ ها فاصله افتاده است
میان حرم و چشمان من
آقایم میلادت مبارک
تو را قسم ما را رها نکن.
خدایا ما را در دو جهان شرمنده امام رضا مکن
خدایا به حق میلاد آقا قلوب همه عاشقان اهل بیت را شاد و منور کن
خدایا تو این روزای قشنگ حاجتهای عاشقای آقا را براورده کن
خدایا ….
نشان شیعه گری
امام صادق علیه السلام:
یا شیعَه آلِ محمد:
اِعلَموا اَنَّهُ لَیسَ مِنّا مَن
لَم یَملِکُ نَفسَهُ عِندَ غَضَبِهِ وَ
مَن لَم یُحسِن صُحبَهَ مَن صَحِبَهُ
ای پیروان آل محمد!
بدانید که هر کس هنگام خشمش خود را کنترل نکند و
با کسانی که هم نشینی می کند خوش رفتاری نکند
از ما نیست!
خشم استاد
دلش سخت گرفته بود.بغضی تلخ،گلویش را می فشرد و از دست خودش ناراحت بود. مدتی به آسمان پر ستاره خیره شد و بعد، در حالیکه زیر لب استغفار می کرد، کنار حوض آب نشست و مشغول وضو گرفتن شد.
هر چه تلاش کرده بود که حواسش را روی مطالعه متمرکز کند، نتوانسته بود.
حادثه صبح، به شدت او را آزار می داد. دوست داشت که هر چه زودتر صبح شود و او شاگردش را از نزدیک ببیند. او می خواست برای جاب رضایت شاگردش خم شود و دست او را ببوسد. چرا باید او بعضی وقتها آنطور عصبانی می شد؟! خیلی وقتها پیش خودش فکر کرده بود که بزرگترین ایراد زندگیش عصبانیت و خشم اوست.
حادثه صبح دوباره به یادش آمد:
صفحات: 1· 2
معرفی کتاب
عوامل جذب جوانان و نوجوانان به مسجد
مولف: گروه پژوهشهاى کابردى مرکز رسیدگى به امور مساجد
ناشر: انتشارات ثقلین
تاریخ انتشار: ۱ دی ۱۳۸۶
تعداد صفحات: ٢٠٠
روز جهانی مسجد
از آن هنگام که ایرانیان دروازه دلهای خود را به روی آیین اسلام ناب محمدی گشودند ، هنرمندان این مرز و بوم بسیار کوشیدند تا متعالی ترین گونه هنر خود را درساخت بناهایی به کار گیرند که مآمن روح و دل و جان خسته آدمی است .آنها با نهادن خشت بر روی خشت و کاشی برروی کاشی پله پله راه را برای معراج دلها ی عاشق به سوی معشوق گشودند .آبی عرش را بر رو ی کاشیها کشیدندو نقش و نگارها را به نشانه شجره های روضه رضوان و ریاحین آن که مأمن و سرای پرهیزگاران درست کردار است ،ترسیم کردند تا بهشتی کوچک بر رو ی زمین نقش بندد: بهشتی که شاید نشان از دلتنگی اعقاب آدم(ع)دارد:دلتنگی ناشی از تبعیدی از بهشت عدن که تنها با یک وسوسه رخ داد. حال آنکه در این بهشت کوچک می توان تنها با یک دم یاد پروردگار دوباره به آن بهشت جاوید پیوست . می توان با محمل عبادت و دعا از ثری به ثریا پرکشید.و سرمست از باده وصل ،سبک و خالی شد و باردیگر برای نبرد با مصائب زندگی آماده ومهیا گردید.
مسجد پایگاه انسجام و یکپارچگی مسلمانان است و نماز جماعت و تشکیل صفوف به هم فشرده نمازگزاران به خوبی بیانگر هماهنگی و انسجامی است که حضور درمسجد فراهم می آورد. در اینجاست که افراد نمازگزار همچون قطره های آب به یکدیگر می پیوندند تا دریایی از اتحاد را به نمایش در آورند..همه در کنار یکدیگر در برابر پروردگار یکتا روبه سوی یک قبله می کنند ولب به حمد و ثنای آن یگانه نازنین می گشایند.و هماهنگ با یکدیگر سرود توحید را زمزمه می کنند .
به روایت تاریخ پیامبر گرامی اسلام (ص) پایه گذار اولین مسجد است .او مکانی را پایه گذاری نمود که علاوه بر عهده دار بودن نقش روحانی و معنوی ،کانون فعالیتهای اجتماعی مسلمانان نیز به شمار می رفت . و به همین دلیل مسجد در طول تاریخ اسلام از ویژگی برجسته ای برخوردار بود. در گذشته همه امور مسلمین در ابعاد مختلف، ازجمله عقاید وفعالیت های فرهنگی ، عبادی ، سیاسی و اقتصادی ، در مساجد انجام می شد .
صفحات: 1· 2
یک لحظه تأمل ...
چه كنم گناه نكنم؟!
سوال: چرا بعضى اوقات دچار اشتباه و گناه مى شوم؟
علماى اخلاق مى گويند: منشا و انگيزه ى گناهان ، سه قوه است : قوه شهويّه، قوه غضبيّه، قوه وهميّه .
قوه شهويّه ، انسان را به افراط در لذت خواهى نفسانى ، مى كشاند، كه سرانجامش ، غرق شدن در فحشا و زشتى ها است .
قوهّ غضبيّه ، انسان را به ظلم، طغيان، آزار رسانى و تجاوز، وادار مى كند.
قوهّ وهميّه ، برترى طلبى، انحصار جويى، تكبر و روح خودخواهى را در انسان زنده مى كند و او را به گناهان بزرگى وارد مى نمايد.
به اين مثال توجه كنيد: آب ، در عين حال كه مايه ى حيات تمامي جانداران از انسان، حيوان و گياه مى باشد، اگر مهار نشود به صورت سيلابي جريان مي يابد و باعث نابودي حيات بشر مي شود ؛ بنابراين حتي اين پديده حيات بخش نيز نياز به سد سازي و مهار دارد و در صورتي براي بشد مفيد خواهد بود كه به هنگام نياز در كانال كنترل شده خاصي قرار گيرد و از دريچه مخصوصي، به مقدار نياز، جريان يابد، در غير اين صورت طغيان مي كند و ديوانه وار به باغ ها و كشتزارها و خانه ها سرازير شده و همه را ويران خواهد ساخت.
در مورد انسان نيز، نيروى غضب براى دفاع و شهوت براى بقاى نسل لازم است ، ولى اگر اين دو غريزه بر اثر افسار گسيختگى طغيان كنند، موجب بروز جنايات ويرانگر و انحرافات جنسى و بى عفتى خواهند شد.
در نتيجه اگر بخواهيم جامعه را از لوث گناه پاك سازيم ، و يا وجود خويش را از آلودگى گناه ، حفظ كنيم ، راهي جز كنترل و تعديل غرايز و تمايلات نفسانى نداريم .
صفحات: 1· 2
جواز بهشت
قال رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم:
اکثرُ ما تَلِجُ به امتی الجنَّه:
تقوُی الله و حُسنَ الخَلق
بیشترین چیزی که امت من به سبب آن به بهشت می روند،
تقوای خدا و حسن خلق است
بحار الانوار/ ج 68/ ص75
اندرزهای زیبا و حکمت آمیز از شیخ رجبعلی خیاط
اگر ما به اندازه ترسیدن یک عقرب از عِقاب خداوند بترسیم، همه کارهای عالم
اصلاح می شود.
مقدس ها همه کارشان خوب است، فقط ((من))شان را باید با خدا عوض کنند.
اگر مواظب دلتان باشید و غیر خدا را در آن راه ندهید، آنچه را دیگران نمی بینند
شما می بینید و آنچه را دیگران نمی شنوند شما می شنوید.
خداوند به قدری مهربان است که گویا فقط همین یک بنده را دارد که دائم به او می گوید:
این کار را بکن و این کار را نکن تا درست شوی.
تاثیر روزیِ حلال و حرام آن قدر زیاد است که ممکن است حلال زاده بخورد حرام زاده شود
یاحرام زاده بخورد حلال زاده شود.
فصل ضیافت (نصایح اخلاقی برای سالکان)
مبادا که از این انوار مقدس غافل شوی
آیت الله محمد تقی اصفهانی (آقا نجفی)1262 هـ.ق
بدان! بزرگترین و بایستهترین کار برای سالک چنگ زدن به عنایت پیامبر اسلام و اهل پاک او و جلب شفاعت آنان است. آنان چونان ستارگاناند که وقتی یکی از دیده پنهان شود دیگری بدرخشد. آنان خورشید ظلمتزا، آموزگاران اهل تقوا و حجتهای خدا بر آفریدگانند و نیکوترین دعوت، ویژه آنان است. فروغ همه انوار و آشکار کننده و به فعلیت رساننده استعدادها و نتیجههایند. از پرتو نور آنان، هستی پیدا شده است و به برکت وجود آنان استعدادها به فعلیت رسد و موجودات بار و نتیجه دهد. گنجینه اسرار حقّاند. آغاز هر گشایش و پایان هر فرجامی به برکت وجود مبارک آنها است. 1 مبادا که از این انوار مقدس غافل شوی و از فیض کامل و همهگیرآنان محروم گردی. از رحمت پردامنه آنان نا امید مباش. زندگی و خط مشی آنان را الگوی خویش کن. بیگمان، آنان بهترین الگو و پیشوایند.
پینوشت:
1- «بِکُم فَتَحَ اللهُ وَ بِکُم یَختِم». مفاتیحالجنان، زیارت جامعه کبیره.
فصل ضیافت (نصایح اخلاقی برای سالکان)
مبنای عمل
بخشی ازیك نامه از آیت الله شیخ حسنعلی نخودكی اصفهانی (متولد 1297 هـ.ق)
و در میان تمام مطالب دو مطلب را اهتمام نماید که اصل و مبنای عمل حقیر همین دو است: اول حلیت غذا، که تا میتواند دقت کند، اما نه آنقدر که از کار بیفتد بلکه به قدر مقدور. دوم حضور قلب است در نماز و اهتمام به نماز اول وقت که: «الصّلوةُ عَمُودُ الّدینِ… اِنْ قُبِلَت قُبِلَ مَا سِواهَا» 1.
بینالطلوعین را به چهار قسمت تقسیم کنید: یکی اذکار و تسبیح، دیگر ادعیه، سوم قرائت قرآن، و بالاخره فکری در اعمال روز گذشته. اگر موفق به طاعتی بودهاید شکر کنید و اگر خدای نکرده ابتلا به معصیتی یافتهاید استغفار کنید. دیگر آنکه هر روز صدقه دهید، ولو به وجه مختصر. شبها قدری در بیاعتباری دنیا و انقلاب آن فکر نمایید و ملاحظه کنید که دنیا با اهل دنیا چگونه سلوک میکند. میگویند انسان سه نوع خورش دارد، همانطور رفقای انسان نیز باید سه نوع باشند: یک نوع به منزله غذای هر روزه است، نوع دیگر به منزله دوا که سالی یک مرتبه لازم میشود، و نوع سوم حکم سم دارد که باید از آن اجتناب کرد.
نخست موعظه پیر مِی فروش این بود که از معاشر ناجنس احتراز کنید.
ادامه دارد….
پینوشتها:
1- نماز ستون دین است… اگر پذیرفته شود سایر اعمال نیز پذیرفته میشود. بحارالانوار: ج10 ص 394.
توصیه های مقام معظم رهبری در ماه رمضان
تلاوت قرآن همراه با تأمل
دوستان سعی کنند در همه اوقات - به خصوص در ماه رمضان - تلاوت قرآن را از یاد نبرند. قرآن نباید از زندگیتان حذف شود. تلاوت قرآن را حتماً داشته باشید؛ هر چه ممکن است. تلاوت قرآن هم، با تأمل و تدبر اثر میبخشد. تلاوت عجلهیی که همین طور انسان بخواند و برود و معانی را هم نفهمد یا درست نفهمد، مطلوب از تلاوت قرآن نیست؛ نه این که بی فایده باشد - بالأخره انسان همین که توجه دارد این کلام خداست، نفس این یک تعلق و یک رشته ارتباطی است و خود همین هم مغتنم است و نباید کسی را از این طور قرآن خواندن منع کرد. لیکن تلاوت قرآنی که مطلوب و مرغوب مأمورٌبه است، نیست. تلاوت قرآنی مطلوب است که انسان با تدبر بخواند و کلمات الهی را بفهمد، که به نظر ما میشود فهمید. اگر انسان لغت عربی را بلد باشد و آن چه را هم که بلد نیست، به ترجمه مراجعه کند و در همان تدبر کند؛ دو بار، سه بار، پنج بار که بخواند، انسان فهم و انشراح ذهنی نسبت به مضمون آیه پیدا میکند که با بیان دیگری حاصل نمیشود؛ بیشتر با تدبر حاصل میشود؛ این را تجربه کنید. لذا انسان بار اول وقتی مثلاً ده آیه مرتبط به هم را میخواند، یک احساس و یک اشتباه دارد؛ بار دوم، پنجم، دهم که همین را با توجه میخواند، انتباه(توجه) دیگری دارد؛ یعنی انسان انشراح ذهن پیدا میکند. هر چه انسان بیشتر انس و غور پیدا کند، بیشتر میفهمد؛ و ما به این احتیاج داریم.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای هیات دولت،1384/07/17.
قطعهای از بهشت
ماه رمضان در هر سال، قطعهای از بهشت است که خدا در جهنم سوزان دنیای مادی ما، آن را وارد میکند و به ما فرصت میدهد که خودمان را بر سر این سفره الهی در این ماه، وارد بهشت کنیم. بعضی همان سی روز را وارد بهشت میشوند. بعضی به برکت آن سی روز، همه سال را و بعضی همه عمر را. بعضی هم از کنار آن، غافل عبور میکنند که مایه تأسف و خسران است. حالا برای خودشان که هیچ، هر کس که ببیند این موجود انسانی، با این همه استعداد و توانایی عروج و تکامل، از چنین سفره با عظمتی استفاده نکند، حق دارد که متأسف شود. این ماه رمضان است. ماه ضیافت الله است. ماه لیلة القدر است.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار روحانیان و مبلغان اعزامی به مناسبت فرارسیدن ماه مبارك رمضان، 1372/11/17.
صفحات: 1· 2
فصل ضیافت (نصایح اخلاقی برای سالکان)
1- حقیقت را باید از شریعت تحصیل نمود.
“بخشی ازیك نامه از آیت الله شیخ حسنعلی نخودكی اصفهانی (متولد 1297 هـ.ق)”
عرض میکنم که روح طریقه حقیر، توجّه به نماز و معانی و نکات آن، درجه به درجه است. یعنی اشخاصی که مایل به طریقه حقیر هستند اول باید معانی صوری نماز را بفهمند، بعد تأویلاتی که عرض شد و بعد نکات دیگر. به همان نحو که مولانا الصادق علیهالسلام در کلمه «ایّاکَ نَعبُدُ کَرَّرَها حتی غشی علیه» یعنی «[کلمه ایاک نعبد را] آنقدر تکرار فرمودند که حال بیهوشی به آن حضرت دست داد»، نه اینکه بیاعتنایی به احکام شرع باشد و تمام توجه به اذکار معطوف گردد. حقیقت را باید از شریعت تحصیل نمود.
حقیر طالب این مقام و سالک این راه بوده و بستگان این حقیر را نیز اعلام کنید که حقیقت را که ما در طلب آنیم باید از همین شریعت تحصیل کنیم و نه از جای دیگر، به همان نحو که ائمه علهیمالسلام رفتار نموده و مشایخ ما تحصیل کردهاند. دیگران طریقتی که دارند غیر از این است و ما طالب و سالک آن نیستیم. باری خدا میداند که عقیده حقیر به سرکار غیر از این است که خیال کردهاید، اما چه کنم که خیال شما غیر از خیال حقیر است. حقیر هر چه دارم از همین طریقه پیدا کردهام، جز آنکه صبوری میخواهد، چه کنم که خدا نمیخواهد.
کُن عَن اُمورِکَ مُعرِضاً وَکِّلِ الاُمورَ اِلَی القَضَا 1
فدایت شوم طریقه حقیر همین بوده است. تصرّف خود را كنار بگذارید و خود را به خدا سپارید؛
“ألیسَ اللهُ بِکافٍ عَبدَهُ؟” 2. امیدوارم خداوند به زودی فرج برساند، ولی تصرّف خود را کنار گذارید. معنای توکّل، واگذار نمودن امر است به خدای.
کار خود گر به خدا باز گذاری حافظ ای بسا عیش که با بخت خدا داده کنی.
ادامه دارد …
منبع:نامههای عرفانی
پینوشتها:
1- از دنیا خود رویگردان، و امور خود را به قضای الهی واگذار.
2- آیا خدا کفایت کننده بندگانش نیست؟ سوره زمر: آیه 36.
خواندنی
نام کتاب: زندگی پر افتخار حضرت ابوطالب علیه السلام
مولف: محمد محمدی اشتهاردی
تعداد صفحات: 208
قطع: جیبی
انتشارات: پیام آزادی
نوبت چاپ: دوم 1375
توضیحات:
این کتاب درسه فصل به شرح زیر تنظیم گردیده است
فصل اول: زندگی و پاسداری قهرمانا نه ابوطالب از پیامبر( صلی الله علیه و اله و سلم)
فصل دوم: دلایل و نشانه های ایمان ابوطالب علیه السلام
فصل سوم: پاسخ به پرسش ها و ایراد ها
و داستان هایی از ایمان ابوطالب
کلمه لا اله الا الله
امام صادق علیه السلام
مَن شَهِدَ اَن لا اله الا الله مُخلِصاً وَجَبَت لهُ الجَنّه
اذا کانَ یومُ القیامهِ و جَمَعَ الله الاوَّلین و الاخِرین فَتُسلَبُ لا اله الا الله مِنهُم الا من کان هذا الامر
هر آن کس که به کلمه لا اله الا الله مخلصانه شهادت دهد
بهشت بر او واجب است
و فقط کسانی در قیامت توفیق گفتن آن را پیدا می کنند
که اهل ولایت خاندان پاک رسالت باشند
کافی/ ج 2/ ص 520 به نقل از منشور نینوا
تجربيات انتخابات 88 براي 92
۱۳- از هرگونه رفتار و گفتار تحريكآميز پرهیز شود.
گمان بر اين است كه دشمنان بخواهند با گونههائی از تحريكات بدخواهانه، شيرينی اين رويداد را از كام ملت بزدايند. به همه آحاد مردم و بويژه جوانان عزيز كه سرزندهترين نقشآفرينان اين حادثهی شورانگيز بودند، توصيه ميكنم كه كاملاً هشيار باشند. همواره بايد شنبهی پساز انتخابات، روز مهربانی و بردباری باشد. چه طرفداران نامزد منتخب و چه هواداران ديگر نامزدهای محترم، از هرگونه رفتار و گفتار تحريكآميز و بدگمانانه پرهيز كنند. رئيس جمهور منتخب و محترم، رئيس جمهور همهی ملت ايران است و همه و از جمله رقيبان ديروز بايد يكپارچه از او حمايت و به او كمك كنند. بی شك اين نيز امتحانی الهی است كه موفقيت در آن خواهد توانست رحمت خداوند متعال را جلب كند. ۱۳۸۸/۰۳/۲۳
۱۴- تصور نشود ۲۴ میلیون یك طرفند و ۱۴ میلیون طرف دیگر
ما بايد سعى كنيم، دقت كنيم كه انتخابات مايهى انشقاق نشود؛ اين حرف اصلى من است. اينكه ما تصور كنيم كه يك گروه مثلاً بيست و چهار ميليونى يك طرفند، يك گروه چهارده ميليونى يك طرفند، اين به نظر من يك خطاى بسيار بزرگى است؛ قضيه اينجور نيست. همه در يك طرف قرار دارند. آن كسانى كه به رئيس جمهور منتخب اين دورهى از انتخابات رأى دادند، همانقدر وابستهى به انقلاب و كشور و نظامند، كه آن كسانى كه رأى ندادند. مجموعههاى مردمى، فرزندان اين كشورند؛ فرزندان اين ملتند. اين خطاست كه ما اين دو مجموعهى رأى دهنده را كه يك عدهاى رأى به يك نامزدى دادند، يك عدهاى رأى به آن نامزد ندادند، اينها را ما متخاصم و متقابل فرض كنيم؛ نه، در يك مسئلهاى، در يك گزينشى، اينها سليقهشان يك جور نبوده، لكن در اصل قضيه، در اعتقاد به نظام، در پشتيبانى از جمهورى اسلامى، همهى اينها با هم يكى هستند. ما نگاه كنيم به رأى قريب چهل ميليونى مردم در اين دوره؛ اين مهم است. ۱۳۸۸/۰۳/۲۶
۱۵- اعتراضات از راه قانونی باشد.
ممكن است كسانى همانطور كه حالا آقايان هم ذكر كرديد، اشكالات و اعتراضاتى را بر مجارى گوناگون امور در انتخابات ثبت كرده باشند و اعتراض داشته باشند، كه البته، راههاى قانونى وجود دارد. رسيدگى به اينها حتماً بايد انجام بگيرد. مواردى را آقايان ذكر كرديد. من درخواست ميكنم از آقايان مسئول در وزارت كشور و همچنين در شوراى نگهبان كه به اين موارد دقيقاً رسيدگى كنند. اگر چنانچه بعضى از اشكالات مقتضىِ اين هست كه پارهاى از صندوقها بازشمارى بشود، اشكالى ندارد. حالا مثلاً يك مورد را آقايان ذكر كردند كه آن شخص گفته كه رأى فلان نامزد اين تعداد است، بعد در شمارش تعداد ديگرى معرفى شده؛ خيلى خوب، كارى ندارد؛ صندوقهاى مورد اشكال را، يا به طور تصادفى تعدادى از صندوقها را بازشمارى كنند؛ خودِ نمايندگان ستادها هم حضور داشته باشند و ببينند، تا اطمينان كامل براى همه حاصل بشود. ۱۳۸۸/۰۳/۲۶
دشمن تلاش ميكند زحمت مردم را باطل كند - همچنان كه در سال 88 كردند - اين هم يكى از كارهاى دشمنان بود؛ كسانى را وادار كردند كه برخلاف قانون، توقعاتى بكنند و بر اساس آن توقعات، سعى كنند مردم را در مقابل نظام قرار دهند؛ كه البته به توفيق الهى موفق نشدند.
راه اساسى براى اينكه مشكلات انتخاباتى پيش نيايد، التزام به قانون است؛ اين را من عرض بكنم. آحاد مردم در هر جاى كشور كه هستند؛ در شهر، در روستا، در مركز، در كلانشهرها و در همه جا، بايد به دنبال اين باشند كه هر كسى حرفى ميزند، بر اساس قانون باشد؛ هر كسى توقعى دارد، بر اساس قانون باشد. آنهائى كه آن سال آن خسارت را به كشور و به ملت وارد كردند و براى كشور هزينه درست كردند، اگر تسليم قانون بودند، اينجورى نميشد. قانون معيّن كرده است كه اگر كسى اعتراضى دارد، بيايد. آن سال گفته شد؛ حتّى ما از شوراى محترم نگهبان خواهش كرديم، آن زمان را تمديد هم كردند كه آراء بازشمارى شود؛ گفتيم هر تعداد معقولى و هر صندوقى كه بخواهند بازشمارى شود، بازشمارى شود؛ خب، زير بار نرفتند! كارشان منطقى نبود، معقول نبود؛ براى كشور هزينه درست كردند. خب، كشور بر اين مسائل فائق مىآيد. نظام جمهورى اسلامى قوى است. اين خرابكارىها و انگشت توى چشم كردنها و اين مزاحمتها و آزارها، جمهورى اسلامى را كه از پا نمىاندازد. جمهورى اسلامى در طول اين سالها با انواع سياستها و سياستمدارانِ مختلف روبهرو بوده است؛ اما با وجود همهى معارضهها، همهى زاويهها - كه احياناً وجود داشته است - جمهورى اسلامى پيش رفته؛ بعد از اين هم همين جور خواهد بود. جمهورى اسلامى كه با اين حرفها از پا در نمىآيد، منتها براى كشور هزينه درست ميشود.
۱۳۹۲/۰۲/۱۶
صفحات: 1· 2
رفته خود از عرش تا به فرش سراسر
زیر فلک سایه لوای محمد(ص)
نوری(سیّاره) یافت راه هدایت
تا که شدش عشق رهنمای محمد(ص)
عید مبعث مبارک
سائل درمانده ناامید نگردد
گر که بکوبد در سرای محمد(ص)
ای که ندای” اذان” رسید به گوشت
هان که به گوشت رسد ندای محمد(ص)
مبعث مبارک
خواند زبان دلم ثنای محمد(ص)
ماند خرد خیره در لقای محمد(ص)
دیده دل، جام جم به هیچ شمارد
سرمه کند گر زخاک پای محمد(ص)
عید مبعث بر همگان مبارک
تویی هم مصطفی و هم محمد تو را در آسمان نامند احمد
تو کانون صفا مرد یقینی تو عین رحمه للعالمینی
عید مبعث بر تمام مسلمانان مبارک باد
بعثت نه این سرور، سرور ولایت است … مبعث نه این چراغ، چراغ هدایت است
خورشید چون ز شرق حرا پرتو افکند … احمد نه این فروغ، فروغ رسالت است
صفحات: 1· 2
آمد؛ واز این پس خواهدبود.
(1)
از پس خوابی کوتاه، سر از زمین ماسه ای غار حرا برگرفت. هوا خنکایی لرزآور داشت. شب، گویی به نیمه خود رسیده بود.
محمد، سر سوی بیرون چرخانید: به آسمان، هلال لاغر ماه، نور کم جان خویش را بر کوه های حرا و دشت گسترده جنوبی افشانده بود. مکه، طبیعت پیرامون آن و سر به سر جهان، در خوابی ژرف غرقه بودند. سکوتی سنگین و غریب، هستی را یکسره در خود فرو برده پیچیده بود.
محمد، پیشتر بسیار نیمه شبان را با بیداری سپری ساخته بود؛ لیک، آن مایه سکوت و آرامش را، هرگز نه شنیده و نه احساس کرده بود.
صفحات: 1· 2
تجربيات انتخابات 88 براي 92
۷- وای بحال كسانی كه سخن دشمن درباره سلامت انتخابات را تكرار كنند!
از دو سه ماه قبل از اين، راديوهاى بيگانه شروع كردند به بدنام كردن و مخدوش كردن چهرهى انتخابات در كشورمان، براى بدبين كردن مردم. گاهى گفتند: اين انتخابات نيست، انتصابات است. گاهى گفتند: اين يك بازى كنترل شدهى درون حكومت است؛ گفتند: اين كانديداها خودشان دارند بازى ميكنند؛ نامزدهاى مختلف كه مىبينيد با هم اختلاف نظر دارند، اينها همه ظاهرسازى است، بازى است. گاهى گفتند: در انتخابات قطعاً تقلب انجام خواهد گرفت؛ هر وقتى يك چيزى گفتند. مقصود از همهى اين تخريبها يك چيز است و او اينكه ميخواهند ملت در انتخابات، مشاركت قوى و نمايانى نكند؛ اين را ميخواهند. من به شما عرض ميكنم: عزيزان من! ملت عزيز ايران! ملت باهوش و بيدار ايران! ملت تجربه شده و آزمودهى ايران كه در طول اين سى سال از اين همه گردنههاى سخت عبور كرديد! بدانيد؛ با مردمسالارىِ شما مخالفند. دشمن با همين حضور شما، با همين انتخاب شما مخالف است. ميخواهند پشتوانهى نظام را كه مردم هستند و آراء مردم است، از نظام بگيرند؛ ميفهمند چه كار دارند ميكنند. واى به حال آن كسانى كه نادانسته، از روى غفلت، همان حرف آنها را تكرار كنند و همان مقصود آنها را در داخل تحقق ببخشند. آنها دارند اميد را از مردم ميگيرند. ملت ايران سرافراز است به اينكه توانسته در طول اين سى سال مسئولين را خودش معين كند. مسئولين بلندمرتبهى نظام از صدر تا ذيل به وسيلهى مردم انتخاب شدهاند؛ رهبرى هم به وسيلهى مردم انتخاب ميشود با واسطهى انتخابات خبرگان، رياست جمهورى، مجلس شوراى اسلامى، شوراهاى گوناگون؛ اين جزو افتخارات نظام است، ميخواهند اين را از مردم بگيرند؛ چون ميدانند نظام با اين مستحكم ميشود. من به شما عرض ميكنم: هر كسى به استحكام اين نظام علاقهمند است، هر كه به اسلام علاقهمند است، هر كه به ملت ايران علاقهمند است، براى او عقلاً و شرعاً واجب است كه در اين انتخابات شركت كند. ۱۳۸۸/۰۳/۱۴
۸- طرفداری خیابانی از نامزدها به اغتشاش نیانجامد!
نامزدهاى مختلف هر كدام طرفدارانى دارند، علاقهمندانى دارند. علاقهمندان اين نامزد نميتوانند اعتراض كنند به علاقهمندان آن نامزد كه شما چرا به او علاقهمندى، به نامزد مورد علاقهى من علاقهاى ندارى. نه، اين جزو افتخارات كشور ماست. افراد گوناگون مىآيند؛ با منشهاى مختلف، با سلائق مختلف، با شيوههاى گوناگون كار، در مقابل مردم قرار ميگيرند. يك عده اين را مىپسندند، يك عده آن را مىپسندند، يك عده آن را مىپسندند؛ اين افتخار است؛ اين خوب است. هر كدام از نامزدهاى محترم هم طرفدارانى دارند. بعضىها از اين طرفداران متعصب هم هستند، خيلى علاقهمند سرسختند به آن نامزد خودشان. خيلى خوب، باشند، حرفى نيست؛ اما مواظب باشيد، مراقب باشيد كه اين علاقهمندىها به اصطكاك نينجامد؛ به اغتشاش نينجامد. شما داريد براى عقيدهى خودتان، براى ايمان خودتان تلاش ميكنيد؛ نگذاريد دشمنِ اين ايمان، دشمنِ اين آرمان از شما سوء استفاده كند.
من شنيدم و اطلاع پيدا كردم كه در خيابانها بعضى از جوانان طرفداران نامزدها ميروند - حالا من دربارهى اين رفتن تو خيابانها حرفى نميزنم - اما مؤكداً ميگويم: مبادا اين خيابانگردىها به مقابله، به مجادله، به درگيرى بينجامد؛ مواظب باشيد. اگر كسى ديديد كه اصرار بر اغتشاش و درگيرى دارد، بدانيد او يا خائن است، يا بسيار غافل است. ۱۳۸۸/۰۳/۱۴
۹- مناظرهها در چهارچوب شرعی باشد
خودِ نامزدهاى محترم هم مراقب باشند. نمىپسندد انسان كه ببيند يك نامزدى، چه در نطقهاى تبليغاتى، چه در سخنرانى، چه در تلويزيون، چه در غير تلويزيون، براى اثبات خود متوسل بشود به نفى آن ديگرى، آن هم با يك استدلالهاى گوناگون؛ به نظر من اين درست نيست. قبلاً هم من يك توصيهاى در اين مورد كردم، حالا هم در اين روزهاى آخر عرض ميكنم. نامزدها همه براى يك هدف دارند كار ميكنند. هر كسى به نظر خودش يك احساس مسئوليتى، تكليفى دارد، مىآيد ميدان. من با مناظره و معارضه و گفتگو و انتقاد مخالفتى ندارم؛ اما سعى كنيد اين در چهارچوبهاى درست شرعى و دينى انجام بگيرد. مردم، مردم بيدارى هستند، ميفهمند، ميدانند. ۱۳۸۸/۰۳/۱۴
صفحات: 1· 2
تجربيات انتخابات 88 براي 92
۱- نسبت به طرف مقابل بیانصافی و كتمان حقیقت نكنید!
كسانى كه براى انتخابات خود را نامزد ميكنند، بدانند كه انتخابات يك وسيلهاى است براى بالا بردن توان كشور، براى آبرومند كردن ملت؛ انتخابات فقط ابزارى براى قدرتطلبى نيست. اگر بناست اين انتخابات براى اقتدار ملت ايران باشد، پس نامزدها بايستى به اين اهميت بدهند و اين را در تبليغاتشان، در اظهاراتشان و در حضورشان رعايت كنند. مبادا نامزدها در اثناى فعاليتهاى انتخاباتىِ خودشان جورى رفتار كنند و حرفى بزنند كه دشمن را به طمع بيندازند. رقابتها را منصفانه كنند، حرفها را منصفانه كنند، از جادهى انصاف خارج نشوند. خوب، به طور طبيعى هر نامزدى حرفى دارد و حرف مقابل خود را رد ميكند؛ اين رد و ايراد فى نفسه اشكالى ندارد؛ اما مشروط بر اينكه تويش بىانصافى نباشد، كتمان حقيقت نباشد. ميدان براى همه باز است؛ بيايند در ميدان انتخابات خود را بر مردم عرضه كنند. اختيار با مردم است؛ مردم هر جورى كه فهميدند، تشخيص دادند، هشيارى آنها به آنها كمك كرد، انشاءاللَّه همان جور عمل خواهند كرد. ۱۳۸۸/۰۱/۰۱
۲- در سلامت انتخابات خدشه نكنید!
انتخابات به فضل الهى و به حول و قوهى الهى انتخابات سالمى است. من مىبينم بعضىها در انتخاباتى كه دو سه ماه ديگر انجام خواهد گرفت، از حالا شروع كردهاند به خدشه كردن. اين چه منطقى است؟ اين چه فكرى است؟ اين چه انصافى است؟ اين همه انتخابات در طول اين سى سال انجام گرفته است - در حدود سى انتخابات - مسئولان وقت در هر دورهاى رسماً متعهد شدهاند و صحت انتخابات را تضمين كردهاند، و انتخابات صحيح بوده است؛ چرا بيخود خدشه ميكنند، مردم را متزلزل ميكنند، ترديد ايجاد ميكنند؟ كه البته در ذهن مردم عزيز ما با اين حرفها ترديد ايجاد نخواهد شد. ۱۳۸۸/۰۱/۰۱
۳- برای حمایت رهبری از دولت معنای نادرست جعل نكنید!
اين را هم در باب انتخابات به شما عزيزان و همهى ملت عزيزمان عرض بكنم؛ دربارهى موضع رهبرى در مورد انتخابات، گمانهزنى و شايعه و اينها همیشه بوده و خواهد بود. بنده يك رأى دارم، آن را در صندوق مىاندازم. به يك نفرى رأى خواهم داد، به هيچ كس ديگر هم نخواهم گفت كه به كى رأى بدهيد، به كى رأى ندهيد؛ اين تشخيص خود مردم است. بنده گاهى از دولت حمايت ميكنم، دفاع ميكنم؛ بعضى سعى ميكنند براى اين كار معناى نادرستى جعل و ابداع كنند. نه، من از دولتها هميشه دفاع ميكنم؛ منتها اگر دولتى بيشتر مورد تهاجم قرار گرفت و احساس كردم حملات غير منصفانهاى ميشود، بيشتر دفاع ميكنم. من طرفدار اِعمال انصافم؛ من ميگويم بايد منصف باشيم. رفتارها را نگاه كنيم؛ اين ربطى به انتخابات ندارد، بحث انصاف و بىانصافى است. حمايت كردن از خدمتگزاران در كشور، وظيفهاى است كه هم من دارم، هم همه دارند؛ اين مربوط به اعلام موضع انتخاباتى نيست. بنده از هر حركت خوبى، از هر اقدام خوبى، از هر پيشرفتى، از هر خدمتى به مردم، از هر دلجوئىاى از محرومين، از هر ايستادگىاى در مقابل ظلم و استكبار استقبال ميكنم و از آن كسى كه اين كار را كرده است، تشكر و سپاسگزارى ميكنم؛ هر دولتى باشد، هر شخصى باشد؛ اين وظيفهى من است. ۱۳۸۸/۰۱/۰۱
صفحات: 1· 2
معصیت و پذیرش اعمال
حدیثی از امام صادق علیه السلام درباره معصیت و پذیرش اعمال
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) به نقل از حدیثی از امام صادق علیه السلام می فرمودند
برای اینکه بدانید اعمالی را که انجام می دهید مورد قبول خداوند قرار می گیرد یا نه ببینید بعد از هر عمل چه کاری را انجام می دهید :
۱- الطاعه بعد الطاعه دلیل علی قبول الطاعه ؛
اگر طاعت پشت طاعت انجام می دهید دلیلی بر مورد قبول قرار گرفتن طاعت های شماست.
۲- الطاعه بعد المعصیه دلیل علی غفران المعصیه ؛
اگر بعد از معصیت و گناه ، طاعتی انجام می دهید دلیلی بر بخشیده شدن آن معصیت است.
۳- المعصیه بعد الطاعه دلیل علی رد الطاعه ؛
اگر بعد از طاعتی ، گناه و معصیتی انجام دهید ، دلیلی بر عدم پذیرش و رد شدن آن طاعت شماست.
۴- المعصیه بعد المعصیه دلیل علی خذلان العبد ؛
اگر همینطور گناه و معصیت پشت گناه و معصیت انجام شود ، وای به حال آن بنده که در زیانکاری بس وحشتناکی است.
حکایت و حکمت
افسوس پادشاه به هنگام مردن
گویند پادشاهی به بیماری سختی مبتلا شد. طبیب از او خواست که وصیتش را بیان کند. در این هنگام ، پادشاه برای خود کفنی انتخاب کرد. سپس دستور داد تا برایش قبری آماده کنند. آن گاه نگاهی به قبر انداخت و گفت « ما أغنی عنی مالیه هلک عنی سلطانیه؛ مال و ثروتم هرگز مرا بی نیاز نکرد، قدرت من نیز از دست رفت.» (حاقه 28 و 29) و در همان روز جان داد .(1)
عقل، بزرگترین نعمت الهی
«روزی پادشاهی به بهلول گفت : بزرگترین نعمت های الهی چیست؟ بهلول جواب داد : بزرگترین نعمت های الهی عقل است. خواجه عبدالله انصاری نیز در مناجات خود گوید: خداوندا آن که را عقل دادی ، چه ندادی و آن که را عقل ندادی ، چه دادی؟»(2)
صفحات: 1· 2
15 وظیفه شیعیان در عصر غیبت امام زمان
11ـ استغاثه به وجود مقدس امام عجل الله تعالی فرجه الشریف: در بعضی از روایات از آن بزرگوار به “غیاث المضطر المستکین” تعبیر شده است.
توسل و استغاثه بر اهل البیت علیهم السلام، سیره دائمی بزرگان و صلحا و علما شیعه بوده و حتی ائمه هدی علیهم السلام نیز به وجود مقدس ایشان توسل می جسته اند.
مرحوم عاملی در روایتی نقل می کنند که هنگامی که حضرت زهرا سلام الله علیها بین دیوار و در مجروح شدند، به دنبال علی علیه السلام … بودند، و ناله “یا ابن الحسن” سرمی دادند، و به وجود مقدس امام عصر حضرت حجه بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف استغاثه جستند.
12 ـ تجدید بیعت با امام علیه السلام: براساس پاره ای از روایات، تجدید بیعت بعد از هر نماز واجب و یا در هر جمعه مستحب است.(مکیال المکارم و منتخب الاثر)
و در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده که «هر کس بعد از نماز صبح و بعد از نماز ظهر بگوید: “اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم"، نمی میرد مگر آنکه حضرت را ببیند و بشناسد.»(بحارالانوار، ج 86، ص 77، باب 39)
صفحات: 1· 2
تجربيات انتخابات 88 براي 92
مقدمه
از بيست و دوم خرداد تا بيست و دوم بهمن- هشت ماه- يكفصل پرافتخار و پرعبرتى براى ملت ايران بود؛ اين يك درس شد. آگاهى جديدى به وجود آمد. فصل تازهاى در بصيرت ملت ايران گشوده شد. اين يك زمينهى بسيار مهمى است. بايد بر اساس اين زمينه، حركت كنيم. ۱۳۸۹/۰۱/۰۱
تفسير كوتاهى كه از حوادث بعد از انتخابات در طول چند ماه مىشود ارائه كرد، عبارت از اين است كه دشمنان كشور و دشمنان نظام جمهورى اسلامى بعد از گذشت سى سال، همهى تلاش خود و توان خود و نيروهاى خود را متمركز كردهاند براى اينكه بتوانند اين انقلاب را از درون شكست بدهند. ملت در مقابل اين توطئهى بزرگ، اين حركت خصمانه، با آگاهى و بصيرت و عزم و ايستادگىِ بىنظيرى توانست دشمن را به شكست بكشاند. تجربهاى كه در اين هشت ماه بعد از انتخابات تا بيست و دوم بهمن بر اين ملت و بر اين كشور گذشت، تجربهاى پر از درس، پر از عبرت و حقيقتاً مايهى سربلندى ملت ايران است. ۱۳۸۹/۰۱/۰۱
صفحات: 1· 2
نوح و شيطان
بعد از آنكه حضرت نوح از كشتى فرود آمد، شيطان به حضورش آمد و گفت : ترا بر من حق و نعمتى است مى خواهم شكر نعمت ترا بجا آورده و عوض حق ترا بدهم ! فرمود: من اكراه دارم بر تو حقى داشته باشم و تو جزاى حق مرا بدهى ، بگو آنچه حق است ؟
گفت : من چقدر بايد زحمت بكشم تا يك نفر را گمراه كنم ، تو نفرين كردى و همه به نفرين تو هلاك شدند، حال من فعلا در آسايشم تا خلق ديگر به دنيا آيند و به تكليف رسند تا آنها را به معاصى دعوت كنم !!
الان به جهت اداى حق تو را نصيحت مى كنم ، از سه خصلت احتراز كن : اول تكبر نكن كه من به واسطه آن بر پدر تو آدم سجده نكردم و از درگاه ربوبى رانده شدم . دوم از حرص بپرهيز؛ كه آدم به واسطه آن از گندم خورد و از بهشت محروم گرديد. سوم از حسد احتراز كن كه به واسطه آن قابيل برادر خود هابيل را كشت و به عذاب الهى هلاك شد.
عنوان الكلام ص 167.
حدیث روز
به طور یقین دعا در امر تعجیل فرج آن حضرت، مؤثّر است، اما نه لقلقه. [آیت الله بهجت]
زندگی به سبک آیت الله بهجت
آقا از حرم که می خواست برگردد مشت هایش را می بست و دیگر باز نمی کرد تا برسد خانه و روی سر بچه ها دست بکشد.
آیت الله بهجت را می گویم
*******************************
چند ساعت مانده بود به اذان صبح طبق معمول بلند شده بودند برای تجدید وضو هوا خیلی سرد بود از اتاق بیرون رفته بود آنجا خورده بود زمین و دیگر نتوانسته بود بلند شود
چند ساعت بعد که آقا را پیدا کرده بودند، دیده بودند در حالی که بدنش از سرما خشک شده، همان طور که روی زمین افتاده، دارد ذکرهایش را میگوید
گفته بودند خب چرا صدا نکردید
گفته بود خب نخواستم اذیت بشوید
آیت الله بهجت را می گویم
*******************************
یکی از اطرافیان بچهشان از جایی پرتاب شده بود و توی کما بود. زنگ زده بودند برای التماس دعا قا آن رقت قلب همیشگی را که وقتی کسی التماس دعا می گفت پیدا نکرده بود
یکی از اهل خانه پرسیده بود جریان چیست؟
گفته بود وقتی اجل کسی حتمی است کاری نمی شود کرد .اینها از ما شاکی باشند بهتر است تا این که از خدا شاکی باشند
در عوض ما دعا می کنیم خدا به بهترین نحو برایشان جبران کند
آیت الله بهجت را می گویم
*******************************
کارهای شخصی اش را به هیچ وجه به کسی نمی گفت مثلأ می آمد پایین می دید که دندان هایش را جا گذاشته برمی گشت بالا دندان ها را برمی داشت یا دنبال عصایش که می خواست بگردد به هیچ کس نمی گفت
آیت الله بهجت را می گویم
صفحات: 1· 2
سخنان و حکایت های کوتاه
غیبت
«به بزرگی گفتند : هیچ ندیدم که از کسی غیبت کنی گفت: از خود خشنود نیستم، تا به نکوهش دیگران بپردازم». (1)
سخن چینی
«مردی به اندیشمندی گفت: فلان شخص، دیروز از تو بدگویی می کرد. اندیشمند گفت : از چیزی سخن گفتی که او از روبه رو گفتن آن با من شرم داشت»(2)
تجسس
«حکیمی گفته است: آن که عیب های پنهانی مردم را جست و جو کند، دوستی های قلبی را بر خود حرام می کند.»(3)
غفلت
«به عارفی گفتند: ای شیخ! دل های ما خفته است که سخن تو در آن اثر نمی کند چه کنیم ؟ گفت: کاش خفته بودی که هرگاه خفته را بجنبانی ، بیدار می شود؛ حال آنکه دل های شما مرده است که هر چند بجنبانی ، بیدار نمی شود.»(4)
بخل
بخیلی سفارش ساخت کوزه و کاسه ای را به کوزه گر داد. کوزه گر پرسید: بر کوزه ات چه نویسم ؟ بخیل گفت بنویس «فمن شرب منه فلیس منی؛ هر کس از آن آب بنوشد از من نیست » (بقره 249) باز کوزه گر پرسید: بر کاسه ات چه نویسم؟ بخیل گفت بنویس « و من لم یطعمه فانه منی؛ هر کس از آن بخورد از من نیست .» (بقره 249)(5)
تکبر
«آورده اند که روزی عابدی نمازش را به درازا کشید و چون نگریست مردی را دید که به نشانه خشنودی در وی می نگرد ، عابد او را گفت : آنچه از من دیدی ، تو را به شگفتی نیاورد که ابلیس نیز روزگاری دراز، با دیگر فرشتگان به پرستش خدا مشغول بود و سپس چنان شد که شد .»(6)
ادامه دارد …
پی نوشت:
1- همان ، ص 172.
2- نک : همان ص 391.
3- همان ، ص 347
4- عارفان، ص 48. به نقل از: حکایت و حکمت ، ص 19.
5- حسین خرمی ، لطایف و حکایت های قرآنی ، صص 31 و 32.
6- کشکول ، ص 335.
چقدر خنده داره؟...بهتر است بگوییم خیلی گریه داره
چقدر خنده داره…
که یک ساعت خلوت با خدا سخت و طاقت فرساست، ولی 90 دقیقه بازی دو تیم فوتبال مثل باد میگذره!
چقدر خنده داره…
که صد هزارتومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید میریم کم به چشم میاد!
چقدر خنده داره…
که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت میگذره!
چقدر خنده داره…
صفحات: 1· 2
شب آرزوهاست و من آرزو دارم ....
نمی دانم خوشبختی برای تو در چه معنا می شود . . .
فقط می دانم خوشبختی وسیعتر از آنست که در ذهنت بگنجد و زیباترین لحظه ایست که می توانی در زندگی درک کنی . . .
و من برای تو خوشبختی ات را آرزومندم . . .
شب آرزوهاست آرزو میکنم به تمام آرزوهایت برسی اگه تو این شب دلت شکست یادی از ما هم بکن . . .
خدایا آنکس که امشب صادقانه یادم میکند
هر لحظه عاشقانه یادش کن . . .
الهی! «دعا» به درگاه تو لجاج است، چون دانی که بنده به چه محتاج است .
لیله الرغائب است و اگر دلتان با خداست ما را بی نصیب از دعا نکنید . . .
صفحات: 1· 2
مغازه ام سوخت ! ايمانم كه نسوخت
از مسافرت برگشت وقتی به خانه رسید فهمید كه خانه و مغازه اش آتش گرفته و همه کالا های گران بهایش سوخته و خاکستر شده اند و خسارت بزركی به او وارد شده است .
فکر می کنید او چه كرد؟!
آیا خدا را مقصر دانست و ملامت کرد؟ آیا نا امید و افسرده شد؟ و یا اشک ریخت ؟ او با لبخندی كه بر لب داشت و دلی كه سرشار از ایمان بود سر به سوی آسمان بلند کرد و گفت : “خدایا ! اکنون چه کنم؟
مرد تاجر پس از نابودی کسب پر رونق خود، تابلویی بر ویرانه های خانه و مغازه اش آویخت که روی آن نوشته بود : مغازه ام سوخت ! اما ایمانم نسوخته است ! فردا شروع به کار خواهم کرد!
ایمانی كه این گونه اثرات دارد به چه معنایی می باشد؟
ایمان آن باور درونى است كه هر شخص مؤمنى نسبت به خدا و معاد و نبوّت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله دارد، همان گونه كه در روایتی از امام رضا علیه السلام ایمان این گونه تعریف شده است: ایمان پیمانى قلبى است و تلفّظ زبانى و عمل با اعضا و جوارح«1»
بله زمانی ما می توانیم جهان را زیبا كنیم و پیام دوستی و محبت و عشق و از خودگذشتگی و آرامش و آسایش را به صورت عملی در جهان اجرا كنیم كه دارای ایمان و عقیده محكم و استواری باشیم چون این ایمان به خدا است كه انسان را به سوی اعمال زیبا و دوست داشتنی حركت می دهد همان گونه كه در روایتی از امام علی علیه السلام این گونه روایت شده است كه حضرت فرمودند: ایمان و عمل همزاد یكدیگر و دو قلو هستند و همچون دو رفیقى هستند كه از یكدیگر جدا نمى شوند«2»
بنابراین معنى ندارد كه انسان ایمان داشته باشد؛ ولى به دنبال آن عمل نباشد. اگر ایمان در پى خود عمل به همراه نداشته باشد، باید در آن ایمان شك و تردید كرد! شخصى، كه رابطه ایمان و عمل را نمى دانست، خدمت امام صادق علیه السلام رسید و از آن حضرت پرسید: آیا ایمان تركیبى از عقیده و عمل است، یا تنها عقیده است و اعمال جزء ایمان محسوب نمىشود؟ امام در جواب فرمود:ایمان تمامش عمل است نه این كه شاخه اى از آن عمل باشد.
پس اگر كسانی هستند كه ادعای ایمان به خدا را دارند ولی اعمالشان خداپسند نیست باید در ایمانشان تجدید نظر كنند.
منابع:
1:الإِیمانُ عَقْدٌ بِالْقَلْبِ وَ لَفْظٌ بِاللِّسانِ وَ عَمَلٌ بِالْجَوارِح « میزان الحكمه، حدیث شماره 1263.»
2: «الْایمانُ وَ الْعَمَلُ اخَوانِ تَوْأمانِ وَ رَفیقانِ لایَفْتَرِقان « غرر الحكم، جلد 2، صفحه 136، حدیث 2094»
3: الا تُخْبِرُنى عَنِ الْایمانِ، أقَوْلٌ هُوَ وَ عَمَلٌ، امْ قَوْلٌ بِلا عَمَلٍ؟ فقال علیه السلام الْایمانُ عَمَلٌ كُلُّه « سفینة البحار، جلد اوّل، صفحه 152.»
کارهای نیک در شب آرزوها
اولین شب جمعه ماه رجب را لیله الرغائب یا شب آرزوها ویا شب دلدادگان می گویند ،که برای آن اعمالی ذکر شده است.
بدانكه اولين شب جمعه ماه رجب را«ليلة الرغاب»(يعنى شب دلدادگان)مىگويند و براى آن عملى با فضيلت بسيار از حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله وارد شده كه آن را سيّد در كتاب«اقبال»و علاّمه حلى در«اجازه بنى زهره»نقل كردهاند،بعضى از فضيلت آن اينكه به سبب انجام آن گناهان بسيار آمرزيده مىشود،و نيز نمازى در آن وارد شده كه هركه آن را به جاى آورد هنگام شب اوّل قبرش حق تعالى ثواب آن را به نيكوترين صورت و با روى گشاده و درخشان و زبانى گويا به سوى او مىفرستد،پس به او مىگويد:اى حبيب من تو را بشارت باد كه از هر شدّت و سختى نجات يافتى،بنده مىگويد تو كيستى؟به خدا سوگند من چهرهاى زيباتر از چهره تو نديدم،و سخنى شيرينتر از سخن تو نشنيدم،و بويى بهتر از بوى تو نبوييدم!!پاسخ ميدهد:من ثواب آن نمازم كه در فلان شب،از فلان ماه،از فلان سال به جاى آوردى امشب نزد تو آمدم تا حقّت را ادا كنم،و مونس تنهايى تو باشم،و هراس را از تو برگيرم و هنگامىكه در صور(شيپور قيامت) دميده شود،در عرصه قيامت سايهاى بر سرت خواهم افكند،پس خوشحال باش كه خير هرگز از تو جدا نخواهد شد.كيفيت اين نماز چنين است: اولين پنجشنبه ماه رجب را روزه مىدارى،چون شب جمعه داخل شود،ما بين نماز مغرب و عشا،دوازده ركعت نماز بجاى مىآورى،هر دو ركعت با يك سلام به اين ترتيب كه در هر ركعت يك مرتبه سوره«حمد»و سه مرتبه«سوره قدر»و دوازده مرتبه«سوره توحيد»مىخوانى و هنگامى كه از نماز فارغ شدى هفتاد مرتبه مىگويى:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ وَ عَلَى آلِهِ [وَ آلِ مُحَمَّدٍ] .
خدايا!بر محمّد پيامبر درس ناخوانده و خاندانش درود فرست
سپس به سجده مىروى و هفتاد مرتبه ميگويى:
سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحِ
پاك و منزّه است پروردگار فرشتگان و روح
آنگاه سر از سجده بر مىدارى و هفتاد مرتبه مىگويى:
رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجَاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيُّ الْأَعْظَمُ
پروردگارا!مرا بيامرز و بر من مهرورز و از آنچه از من مىدانى بگذر،تو خداى برتر و بزرگترى
دوباره به سجده مىروى و هفتاد مرتبه مىگويى:
سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحِ
پاك و منزّه است پروردگار فرشتگان و روح
سپس حاجت خود را مىطلبى كه به خواست خدا برآورده خواهد شد.آگاه باش زيارت حضرت رضا عليه السّلام در ماه رجب مستحب است،و انجام آن در اين ماه امتياز خاصى دارد،همانگونه كه انجام عمره در ماه رجب فضيلت دارد تا جايى كه روايت شده انجام آن در اين ماه،در فضيلت همتاى حج است و نيز نقل شده:حضرت سجاد عليه السّلام در ماه رجب به عمره مشرّف شده بود،و شب و روز نزد كعبه نماز مىخواند،و در حالى كه پيوسته در سجده بود اين ذكر از زبان ايشان شنيده مىشد:
عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِكَ
گناه از بندهات بزرگ شده،پس بگذر گذشت از سوى تو زيبا باشد.[1]
پی نوشت:
1:برگرفته از مفاتیح الجنان ترجمه استاد حسین انصاریان
15 وظیفه شیعیان در عصر غیبت امام زمان
1ـ دعا برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و خود تا به معرفت حضرتش نائل شویم. ائمه هدی علیهم السلام نیز همواره بر این مهم تکیه داشته اند.امام صادق(علیه السلام) دعایی به “زراره” تعلیم کرده و می فرمایند : «… اگر زمان غیبت را درک کردی چنین دعا کن: اللهم عرفنی نفسک فإنک إن لم تعرفنی نفسک لم أعرف نبیک. اللهم عرفنی رسولک فإنک إن لم تعرفنی رسولک لم أعرف حجتک. اللهم عرفنی حجتک فإنک إن لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی» (منتخب الاثر ـ آیت الله صافی گلپایگانی حدیث 1 ص 501 ـ به نقل از غیبت نعمانی، کافی، کمال الدین) همچنین دعاهای دیگری که در کتب ادعیه و …
زیارات بدان اشاره شده، خصوصا دعای معروف«اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن … » که بحمدالله در بین جامعه شیعه بسیار معروف و مشهور است.
2 ـ شناخت صفات و سیره امام علیه السلام: بدیهی است که یک عاشق دلباخته امام و یک منتظر حقیقی باید بداند که محبوبش از چه صفاتی برخوردار بوده، و چه سیره و روشی را در زندگی و سایر شئونات آن دارد.
در این راستا، مطالعه آیات و روایات فراوانی که در ارتباط با وجود مقدس حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف بیان شده، بسیار سودمند است.
3 ـ رعایت ادب در همه موارد: امامی که واجب الاطاعه و حجت خدا بر تمامی اهل زمین است، نامش محترم و یادش بسیار گرامی است. او پیشوای همه و چشم بینای خدا در بین مخلوقات اوست. روزی اهل زمین به یمن وجود اوست و هر کس که به مرتبه ای از مراتب کمال می رسد از پرتو عنایات حضرت حق است که از مسیر امامت به ما رسیده است.
4 ـ عشق و علاقه نسبت به حضرت: مرحوم سیدعبدالکریم کفاش، هفته ای یک مرتبه به محضر آن حضرت مشرف می شد. او در ری در جوار حضرت عبدالعظیم حسنی می زیست. در یکی از تشرفاتش، حضرت از او می پرسند: سیدعبدالکریم! اگر ما را نبینی چه خواهد شد؟ پاسخ می دهد: آقا حتما می میرم. حضرت در پاسخ فرمودند: «اگر چنین نبودی ما را نمی دیدی» (مشعل هدایت ج 2 ص 129 ـ مبحث امکان تشرف ـ از استاد حاج شیخ حسین گنجی)
شناخت صفات و سیره امام علیه السلام: بدیهی است که یک عاشق دلباخته امام و یک منتظر حقیقی باید بداند که محبوبش از چه صفاتی برخوردار بوده، و چه سیره و روشی را در زندگی و سایر شئونات آن دارد
5 ـ علاقه مند کردن دیگران به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف: طبیعی است که هر کس به چیزی علاقمند باشد درصدد تبلیغ و ترویج آن برآمده و آنرا به دیگران معرفی خواهد کرد، چه رسد به اینکه وجود مقدس خاتم الاوصیا عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد.
ادامه دارد…
سخنان و حکایت های کوتاه
علم اندوزی
«لقمان حکیم به فرزندش فرمود: با دانشمندان هم نشینی کن! همانا خداوند دل های مرده را به حکمت زنده می کند. ، چنان که زمین را به آب باران».(1)
کورحقیقی
« فقیری به در خانه بخیلی آمد، گفت: شنیده ام که تو قدرتی از مال خود را نذر نیازمندان کرده ای و من در نهایت فقرم ، به من چیزی بده بخیل گفت: من نذر کوران کرده ام. فقیر گفت : من هم کور واقعی هستم ، زیرا اگر بینا می بودم ، از در خانه خداوند به در خانه کسی مثل تو نمی آمدم.»(2)
آزادگی
«همسر مرد آزاده ای به او گفت: نمی بینی که یارانت به هنگام گشایش، در کنار تو بودند و اینک که به سختی افتاده ای ، تو را ترک کرده اند؟ او گفت : از بزرگواری آنهاست که به هنگام توانایی، از احسان ما بهره می بردند و حال که ناتوان شده ایم ، ما را ترک کرده اند.»(3)
ادامه دارد…
پی نوشت :
1- شیخ بهائی ، حکایت و حکمت ص 143.
2- نک ، حبیب الله شریف کاشانی ، ریاض الحکایات ص 128.
3- کشکول ص 415.
“پیرمرد بدهکار و دخترش”
روزگاری یک کشاورز در روستایی زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد.
کشاورز دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد کشاورز نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر کشاورز ازدواج کند بدهی او را می بخشد، و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت : اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم، دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد. اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود، اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود.
این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه بود.
در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت.
دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد او دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت. ولی چیزی نگفت !
سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد.
تصور کنید اگر شما آنجا بودید چه کار می کردید ؟
صفحات: 1· 2
فاطمی زیستن
محبت حضرت زهرا (س) ، یك نورانیت و زلالی باطن برای انسان به ارمغان میآورد كه در پرتو آن، انسان معرفت و توانی مییابد كه خود را آلوده به گناه نكند و اگر هم گرفتار لغزش شد، خداوند به واسطه همین نورانیت و محبت، توفیق جبران و توبه به او عنایت خواهد فرمود و این است معنای فاطمیت حضرت فاطمه زهرا(س)
خدایا از تو می خواهم فاطمی بودن و فاطمی زیستن را به ما بیاموزی، به دختران و پسران، به زنان و مردان، به مادران و به پدران.
خدایا از تو می خواهم جلوه عشق آن حضرت و مهر آن بانوی بزرگوار را در دل همه جوانان قرار دهی، باشد كه الگوی ما آن بزرگوار شود.
فاطمه جان ما را دراین ظلمات رها مكن، پرتویی از چشمه سار زلال مهربانیت را نثار وجودمان كن. تا شاید راه را از بیراهه باز شناسیم.
فاطمه جان در همه جا و همه زمان مدیونت هستیم. ما به شما محتاجیم و عجز خود را فریاد می زنیم.
فاطمه جان هر لحظه از عمرم به غفلت گذشت… اگر شما مرا شفاعت نكنید، چه كنم؟ هر روز و هرشب این كلام بر لبانم جاریست:
السلام علیك ایتها الصدیقه الشهیده
منجي موعود، آرامش دل زهراي مرضيه
روزي حضرت زهراي مرضيه(ع) بر پدر بزرگوار خويش وارد شد و چون شدت بيماري پدر را مشاهده كرد، به گريه افتاد، پدر بزرگوارش فرمود:
- ما يبكيك يا فاطمه؟
چه چيز سبب گريه تو شد، اي فاطمه؟
گفت:
- اخشي الضيعه يا رسولالله
از ضايع شدن ميترسم اي رسول خدا.
صفحات: 1· 2
فراق فاطمه را بوتراب باور كرد
بقيع و مادر خوبان عالم و زهرا (س)
بقيع و شاهد مردان آسمان فردا
بقيع مدفن راز خداي سبحان است
سپرده است به دامن رموز اعطينا
به ياد آر شبي كه به آسمان بردند
فرشتههاي خدا زندگاني مولا
حسن (ع)، حسين (ع) و زينب (س) چقدر ناليدند
در آن سياهترين شب،شب غم دنيا
دلي نبود در آن روز نشكند آري
لبي نشد پس از آن شب به خنده ديگر وا
“فراق فاطمه را بوتراب باور كرد”
از اين مصيبت عظمي فلك شد آخر تا
شهيدهاي به ملاقات حضرت حق رفت
و ماند چشم جهان از فراق بانو وا
شاعر:امير عاملي
گزيدهاي از بيانات مقام معظم رهبري پيرامون حضرت فاطمه زهرا(س)
با توجه به فرا رسيدن شهادت حضرت زهراي مرضيه (س) به برگزيدهاي از بيانات امام خامنهاي كه در سالهاي گذشته پيرامون حضرت فاطمه زهرا (س) بيان فرمودهاند توجه فرماييد:
اين خود يك معجزه اسلام است، يعني فاطمه زهرا (س) در عمر كوتاه خود به مقامي ميرسد كه سيده نساء عالمين است؛ يعني از همه زنان بزرگ و قديس طول تاريخ برتر است. اين چه عاملي است، اين چه نيرويي است، اين چه قدرت متحولكننده عميق دروني است كه از يك انسان در اين مدت كوتاه ميتواند يك چنين اقيانوس معرفت و عبوديت و قداست و عروج معنوي بسازد؟ خود اين، معجزه اسلام است.
(بيانات در ديدار مداحان اهل بيت (ع) 14/4/1386)
- قله بشريت:
فاطمه زهرا (س) در قله بشريت قرار دارد و كسي از او بالاتر نيست و ميبينيم كه آن بزرگوار به عنوان يك بانوي مسلمان اين فرصت و قدرت را يافت كه خودش را به اين اوج برساند. پس فرقي بين زن و مرد نيست و بخصوص شايد از همين جهت است كه خداي متعال در قرآن كريم،آن وقتي كه راجع به نمونه انسانهاي خوب و نمونه انسانهاي بد مثال ميزند مثال را در هر دو مورد از زن انتخاب ميكند. يك مورد زن فرعون و در مورد ديگر، همسر نوح و لوط را مثال ميزند: «و ضرب الله مثلاللذين آمنو امرات فرعون». در مقابل هم در مورد انسان بد و نگونسار و كجرفتار و انساني كه در جهت غلط حركت ميكند، به زن نوح و لوط مثال ميزند.
(بيانات در ديدار جمعي از بانوان پزشك سراسر كشور 26/10/1368)
صفحات: 1· 2
«درسهای حضرت زهرا (س) برای خانوادههای جوان»
عبدالکریم پاکنیا/ انتشارات فرهنگ اهل بیت/ شمارگان 1000 نسخه، 224 صفحه
این کتاب با نگاهی نوین به شیوه و منش زندگانی حضرت زهرا (س) میپردازد.
تبریزی نویسنده این کتاب اظهار کرد: این کتاب برای الگوبرداری خانوادههای جوان و تازه بنیان تالیف شده و بر این اساس، با رویکردی اخلاقی و نو، زندگانی حضرت زهرا (س) را مورد واکاوی قرار داده است.
وی با بیان اینکه این کتاب 9 فصل مختلف را در بر میگیرد، گفت: در فصل نخست این کتاب، زندگانی حضرت زهرا (س) را با دیدگاهی امروزی مورد بررسی قرار دادم و راهکارهایی را نیز برای زندگی جوانان بیان کردم.
پاکنیا تبریزی ادامه داد: فصل دوم این کتاب به شخصیت معنوی آن حضرت با توجه به اعتقادات ایرانیان و فصل سوم با عنوان «مهربانترین بانوی عالم» به جایگاه مادر و زن در عصر کنونی پرداخته است. در این فصل راههای رسیدن به موفقیت در زمان حاضر بر مبنای زندگی آن حضرت ارایه شده اند.
این نویسنده حوزه دین درباره فصل چهارم کتاب «درسهای حضرت زهرا (س) برای خانوادههای جوان» که به مناسبت روزهای شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) منتشر شد، گفت: این فصل از منظر بانویی مبلغ به زندگانی حضرت فاطمه(س) پرداخته است و راهکارهایی را هم برای پرداختن به موضوع امر به معروف توسط زن امروزی ارایه کرده است. این فصل همچنین توضیح میدهد که چگونه افراد میتوانند ایدهها و عقاید اسلامی خود را ترویج کنند.
وی درباره فصل پنجم این کتاب گفت: کوشیدهام چگونگی حضور زن در خانه، اجتماع و نحوه پاسداری از ارزشها توسط بانوان را با نگاهی به زندگانی حضرت زهرا (س) در این فصل توضیح دهم.
پاکنیا تبریزی فصل ششم این نوشتار را مهمترین فصل این اثر دانست و در این باره گفت: در این فصل با توجه به سوره کوثر توصیههایی را به فرزندان حضرت زهرا (سادات) ارایه شده است. با توجه به اینکه بیش از 40 میلیون از فرزندان حضرت زهرا(س) در عصر کنونی زندگی میکنند، در این فصل با بیان اینکه تنها از فرزندان حضرت زهرا (س) بودن کفایت نمیکند، این نکته را یادآور میشود که در واقع عمل به سیره آن حضرت میتواند امتیازی برای سادات باشد. در این فصل همچنین به نقش امامزادگان و چرایی آرامش مردم در کنار این بزرگواران و شیوه و منش زندگانی آنان نیز پرداخته شده است.
این نویسنده حوزه دین، سه فصل پایانی کتاب «درسهای حضرت زهرا(س) برای خانوادههای جوان» را شامل متن خطبه حضرت زهرا(س)، شرحی بر خطبه فدکیه و مصائب حضرت زهرا(س) دانست و گفت: در این کتاب کوشیده ام از 85 منبع دست اول تاریخی و دینی بهره بگیرم و در این بین، منابع معتبر شیعه و سنی را مورد بررسی قرار دادهام.
دستورالعمل های مرحوم همدانی (ره) در لزوم ترك معصیت
در قسمتی از نامهای كه به یكی از علمای تبریز مرقوم داشته، این گونه فرموده است: … آنچه این ضعیف از عقل و نقل استفاده نمودهام، این است كه اهّم اشیا از برای طالب قرب، جدّ و سعی تمام در ترك معصیت است. تا این خدمت را انجام ندهی، نه ذكرت و نه فكرت به حال قلبت فایدهای نخواهد بخشید.
لزوم ترك معصیت
همانطور که یک پزشک قبل از بیان هر حکم درمان و نسخه ای، ما را به پرهیز از انجام کارها و اموری دستور میدهد تا که از کهنهشدن و قوّتیابی بیماری خلاص دهد؛ شریعت مطهّر اسلام نیز قبل از دستور به انجام هر عملی، ما را به پرهیز از اموری امر فرموده است که انجام آنها معصیت و گناه شمرده میشود. در دستورالعملها و نامههای مرحوم همدانی(رضواناللهتعالیعلیه) سفارشهای ویژهای بر ترك معصیت شده است.
صفحات: 1· 2
خورشيد مقام معنوي فاطمه ي زهرا(عليها سلام)
ديگر آن خنده زيبا به لب مولا نيست همه هستند ولي هيچ كسي زهرا نيست
قطره اشك علي تا به ته چاه رسيد چاه فهميد كسي همچو علي تنها نيست.
شرم از رخ علی(علیه السلام) و ترک گناه
یکی از علماء نقل می کند که شاعری به نام «حاجب» شعری سرود که یک بیت آن چنین بود:
«حاجب!اگر معامله حشر با علی است
من ضامنم که هر چه بخواهی گناه کن!»
شب در عالم خواب،امیر المومنان(علیه السلام) را دید که با ناراحتی به او فرمود:
«شعر خوبی نگفتی!»
حاجب گفت:«چگونه شعر بگویم؟»
امام (علیه السلام) فرمود:«شعر خود را این گونه تصحیح کن!»
« حاجب!اگر معامله حشر با علی است
شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن!»
(داستان دوستان،محمد محمدی اشتهاردی)
مضطرب مگردان،من سرگردان را!
دندان را که یک مرتبه نمی کشند،بلکه ابتدا آن را به این طرف و آن طرف حرکت می دهند،بعد شل شده و آنگاه می کشند.درست مثل میخی که بخواهند از توی دیوار بیرون بکشند،اول بالا و پایین می کنند و بعد راحت بیرون می کشند. یا گیاهی که می خواهند از توی باغچه بیرون بکشند همین طور.
شیوه شیطان هم در ریشه کن ساختن آدم؛دقیقاً همین طور است؛و با وسوسه های خود ابتدا آدم ها را متزلزل می کند و آنگاه از مسیر حق بیرون می کشد. درست همان کاری که با آدم(علیه السلام) و حوا کرد:
“فازلهما الشیطان عنها و اخرجهما مما کانا فیه”
یعنی تکان داد آن دو را و آنگاه آنها را بیرون ساخت و این شیوه ای است که شیطان برای همه به کار می بندد.
خوشا به حال آنهایی که به تور شیطان نیفتند،یا مثل آدم وقتی که افتادند افتادگی کنند و دست از دامن حق نکشند که تنها راه نجات همین است و بس.
ما بدان منزل عالی نتوانیم رسید هم مگر لطف شما پیش نهد گامی چند
آدم(علیه السلام)وقتی که افتاد دست به دعا شد:
خدایا،خداوندا؛کجا رویم از اینجا؟ شروع به گریه و زاری کرد: وضطرب حال مگردان من سرگردان را …
و عاجزانه می گفت: خدایا دستم را بگیر،من دستگاه و درگاه تو را رها نمی کنم.
و دستگاه خدا البته دستگاه پذیرش است. درست مثل سقاخانه حرم امام رضا(علیه السلام) که همین که دستت را دراز می کنی،شروع به ریزش و بارش می کند.
آدم (علیه السلام) هم همین که از خدا خواست،خداوند پذیرفت و به او کلماتی آموخت و گفت:
اگر این کلمات را بگویی و اینجور با من سخن بگویی من تو را می آمرزم.
“فتلقی آدم من ربه کلمات”
حالا این که این کلمات چیست؛هم از غنچه های قرآن است و خیلی برای ما روشن نیست،ولی هر چه بود خداوند به آدم (علیه السلام)آموخت و خداوند دوست داشت از آدم بشنود.
درست مثل خود ما که کلمات را بر زبان طوطی می گذاریم و دوست داریم همان کلمات را بشنویم و وقتی که این طوطی آن کلمات را می گوید قیمت پیدا می کند.
و مولوی همین آیه را خوانده بود که می گفت:
یاد ده ما را سخن های دقیق تا تو را رحم آدور آن ای رفیق
«بخشی از گفتار حجت الاسلام و المسلمین محمد رضا رنجبر»
روز طبیعت، پاسبانی از میراث مومنان
امام صادق (علیه السلام)
شش خصلت است که مومن به آنها منتفع می شود بعد از مردن
فرزند صالحی که برای او استغفار می کند
و مصحفی که از او بماند و تلاوت کنند و
چاهی که بکند و
درختی که بکارد و
تصدّق آبی که جاری کند و
سنت نیکی که در میان مردم بگذارد که بعد از او مردم به آن عمل کنند.
حلیه المتقین / ص386
حضرت زهرا دلش از یاس بود/ دانههای اشکش از الماس بود
باید از فقدان گل، خونجوش بود
در فراق یاس، مشکی پوش بود
یاس ما را رو به پاکی می برد
رو به عشقی اشتراکی می برد
یاس یک شب را گل ایوان ماست
یاس تنها یک سحر مهمان ماست
بعد روی صبح، پرپر می شود
راهی شبهای دیگر می شود
یاس مثل عطر پاک نیّـت است
یاس استنشاق معصومیّـت است
یاس بوی حوض کوثر می دهد
عطر اخلاق پیمبر می دهد
حضرت زهرا دلش از یاس بود
دانه های اشکش از الماس بود
داغ عطر یاس زهرا زیر ماه
می چکانید اشک حیدر را به چاه
عشق محزون علی یاس است و بس
چشم او یک چشمه الماس است و بس
اشک می ریزد علی مانند رود
بر تن زهرا: گل یاس کبود
گریه کن زیرا که دُخت آفتاب
بی خبر باید بخوابد در تراب
این دل یاس است و روح یاسمین
این امانت را امین باش ای زمین
نیمه شب دزدانه باید در مغاک
ریخت بر روی گل خورشید، خاک
شعری از احمد عزیزی
پیامک شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) (ایام فاطمیه)
شکسته بال وپری زآشیانه میبردند/ تن ضعیف غریبانه شبانه میبردند/
جنازه ای که همه انبیاء قربانش/ چه شد که هفت نفرمخفیانه میبردند/
———————————————
ما گوشه نشینان غم فاطمه هستیم
محتاج عطا و کرم فاطمه هستیم
یک عمر چو شمع گر بسوزیم کم است
دلسوخته عمر کم فاطمه هستیم
———————————————
امشب دل سنگ کوچه ها میگرید/ یک شهر،خموش وبیصدا میگرید/
تشییع جنازه غریب زهراست/ تابوت بحال مرتضی میگرید/
———————————————
غم مخور یا فاطمه ای بانوی پهلو شکسته
مهدیت با کوثر دارو و درمان خواهد آمد
صفحات: 1· 2
این ۷ نکته را بیاموزیم
۱-بیاموزید که خدا همیشه هست و همه جا حضور دارد.
۲-بیاموزید که دو نفر می توانند به یک نقطه نگاه کنند اما متفاوت ببینند.
۳-بیاموزید درست نیست خودتان را با کسی مقایسه کنید.
۴-بیاموزید که کسی را نمی توانید وادار کنید عاشقتان باشد.
۵-بیاموزید که انسانهایی هستند که ما را دوست دارند اما نمی دانند چطور عشقشان را ابراز کنند.
۶-بیاموزید که چند ثانیه طول میکشد تا زخمی در قلب آنها که دوستشان داریم ایجاد کنیم،ولی سالها طول میکشد تا آن زخم را التیام دهیم.
۷-بیاموزیم هرکس را همان طور که هست بپذیریم.
((فاطمه عليهاالسّلام و استدلال قرآنى ))
پس از رحلت رسول خدا(صلّى اللّه عليه و آله) وقتى كه ابوبكر بر مسند خلافت نشست ؛ منافقين باغ فدك را كه از مِلك پيامبر(صلّى اللّه عليه و آله) بود و به فاطمه (عليهاالسّلام) مى رسيد؛ غصب كرده و عامل آنحضرت را از فدك ، بيرون راندند.
على (عليه السّلام) به فاطمه (عليهاالسّلام) فرمود: ((برو نزد ابوبكر، ارِث خودت را از او بگير.))
فاطمه (عليهاالسّلام) نزد ابوبكر آمد و فرمود: ((ارثى كه از ناحيه پدرم (رسول خداصلّى اللّه عليه و آله) رسيده ، به من برگردانيد.)) ابوبكر گفت : ((پيامبرن ارث نمى گذراند)) فاطمه (عليهاالسّلام) فرمود: ((آيا سليمان از پدرش داوود ارث نبرد؟ كه خداوند مى فرمايد: (وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داودَ) ))(1) ابوبكر خشگمين شد و گفت : ((پيامبر ارث نمى گذارد.)) فاطمه (عليهاالسّلام) فرمود: ((آيا زكريّاى پيغمبر عرض نكرد: (فَهَبْ لى مِنْ لَدُنْكَ وَلِيّاً وَ يَرِثُنى وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوب ):(2) (خدايا از پيشگاهت به من جانشينى ببخش ، كه وارث من و آل يعقوب باشد.)
ابوبكر باز همان سخن قبل را تكرار كرد كه پيامبر ارث نمى گذارد. فاطمه (عليهاالسّلام) فرمود: ((آيا خداوند در قرآن نفرموده است كه : (يُوصيكُمُ اللّهُ فى اَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الاُنْثَيَيْنِ):(3) ((شما را در مورد فرزندانتان ، سفارش مى كنم كه براى فرزند پسر، مطابق نصيب دو دختر بدهيد.)) ابوبكر باز همان جواب را داد و گفت : ((پيامبر از خود ارث نمى گذارد)). به اين ترتيب ، فاطمه (عليهاالسّلام) با استدلال قرآنى ، حق ارث خود را ثابت نمود، ولى جواب درستى نشنيد و در برابر چنين منطق الهى او را مظلوم كردند.(4)
1- نمل / 16.
2- مريم / 5 و 6.
3- نساء / 11.
4- كشف الغمه ، ج 2، ص 37.
فرشتگان رحمت
به مناسبت سالروز ولادت حضرت زینب و روز پرستار
پنجم جمادی الاولی، سالروز ولادت شیرزن صحرای کربلا، زینب کبراست. او که توانست با پیام رسانیِ شایسته، از بازماندگان حادثه جان سوز عاشورا نیز به نیکویی پرستاری کند و لقبِ «بزرگ پرستار همیشه تاریخ» را زیبنده خود کند. این روز مبارک، از سالها پیش، «روز پرستار» نامیده شده است. او که با دستان نوازشگر و قلب مهربان خود، درد بیمار را تسکین میبخشد و به او نوید حیاتی دوباره میدهد. باید قدر او را دانست و به او و حرفه مقدسش احترام گذاشت؛ چنان که مقام معظم رهبری می فرماید: «به نظر من، همه مردم ما و همه کسانی که به سرنوشت بیماران و به سلامت کشور اهمیت میدهند، بایستی به قشر پرستار توجه و محبت و اهمیت نشان بدهند؛ چه مسئولان، چه آحاد مردم».
پرستاران در تاریخ اسلام و ایران اسلامی
پرستاری، از آغازین لحظات طلوع اسلام، به صورت حرفه ای مقدّس مطرح بوده است. تاریخ اسلام از پرستارانی چون امسَلَمه، رَبیع، امسَنان، لیلا غفاری و در رأس همه آنها، حضرت فاطمه و حضرت زینب علیهماالسلام نام می بَرَد.
اینان با کمال اخلاص و حفظ حریم عفاف و نجابت، به بیمار داری و معالجه مجروحان میپرداختند. حضرت زینب علیهاالسلام ، آن وارث معدن عاطفه و شجاعت فاطمی، مقام پرستار را در دشت نینوا چنان اعتبار بخشید که امروز، روز پرستار، به زاد روز آن بانوی بزرگ، شکوه و عظمت یافته است.
تاریخ انقلاب اسلامی نیز شاهد جان فشانی و از خود گذشتگی های پرستاران رشیدی است که وظیفه امداد رزمندگان غیور میهن اسلامی را به عهده داشتند. بعضی از این بزرگواران نیز، شربت شیرین شهادت نوشیدند و برگ زرّینی در صفحه خدمات پرافتخار این قشر زحمتکش به جا نهادند.
پرستار پنج امام
روز پنجم جمادی الاولی در هر سال، روز مبارکی است؛ میلاد با سعادت اسوه صبر و پایداری، حضرت زینب علیهاالسلام که «روز پرستار» نام گرفته است. در این روز، بانویی پا به عرصه وجود نهاد که آموزگار ایثار و فداکاری بود. او بزرگ پرستاری است که در سال های گوناگون حیات خود، از پنج امام بزرگوار، پرستاری کرده است؛ حضرت علی علیه السلام به هنگام ضربت خوردن، امام حسن مجتبی در هنگام مسمومیت، امام حسین علیه السلام در لحظات تنهایی و غربت، امام سجاد علیه السلام در رویارویی با سوز تب جان سوز، و از امام محمد باقر علیه السلام به همراه کودکان صحرای کربلا. نام زینب، این پرستار جاودان همیشه تاریخ، همیشه بر تارک زمان می درخشد و همگان را به یاد صبر، مقاومت و ایثار میاندازد.
مقام معظم رهبری می فرماید: «به نظر من، همه مردم ما و همه کسانی که به سرنوشت بیماران و به سلامت کشور اهمیت میدهند، بایستی به قشر پرستار توجه و محبت و اهمیت نشان بدهند؛ چه مسئولان، چه آحاد مردم».
صفحات: 1· 2
ولادت حضرت زینب و معنی اسم ایشان
سال ولادت آن حضرت بنا به اختلافی که وجود دارد در سال پنجم یا ششم هجرت است و مشهور است نامگذاری آن حضرت را به جد بزرگوارش پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) واگذار نمودند و آن حضرت به واسطه پیام الهی و وحی او را «زینب» نامیدند که به معنی درخت خوش منظر یا مرکب از «زین» و «اب» به معنی «زینت پدر» است.
این بانوی بزرگ از اقیانوس علمی مربیان نمونه بشریت بهره برده و در متن رنجها و مرارتها، شخصیتی مستحکم و استوار و شکستناپذیر یافت.
تجلی و نقش بسیار مهم حضرت زینب (سلام الله علیها) به گونهای است که اکنون پس از قرنها باز هم چنان جلوهای دارد که جامعه اسلامی ما برای ارج نهادن به روحیه ایثار و فداکاری پرستاران و تجلیل از این قشر ایثارگر، روز ولادت فرخنده این بانوی گرانقدر را روز پرستار نامیده است.
او از مکتب مادرش درس صبر و استقامت، مبارزه و ظلم ستیزی، حرکت و قیام، دفاع از حریم اسلام، دفاع از اصل اصیل امامت و ولایت، حمایت از مکتب شجاعت و شهامت، ایثار و فداکاری و فصاحت و بلاغت آموخت و دانست که آنجا که حیات اسلام و مسلمانی در خطر است، باید همه هستی را فدا کرد. با ازداوج با عبدالله بن جعفر صفحهای دیگر از زندگی این بزرگوار ورق میخورد. او در ایفای نقش مادری و تربیت فرزند، نمونه اعلای روزگار خویش بود. زینب کبری (سلام الله علیها) توانسته بود خانواده خویش را بر اساس معیارهای الهی چنان سامانی دهد که از هر لحاظ در سطحی متعالی قرار داشته باشد.
حضرت زینب (سلام الله علیها) یک دهه پر محنت را با رنج از دست دادن پدر و پایمال شدن ایدههای آن حضرت در کنار برادرش امام حسن (علیه السلام) بود. اما دیری نپایید که شهادت برادر کولهبار غم را بر دوش او سنگینتر کرد و از او کوه صبر و استقامت ساخت. پس از سپری شدن دورانی از ظلم و جنایت و تحمل تنگناها و فشارهایی که به اهل بیت روا میشد؛ حضرت زینب (سلام الله علیها) به همراه برادرش امام حسین (علیه السلام) راه کربلا را پیش گرفت، و آنچه که تاکنون او را همچون فولاد آبدیده نموده بود، دستمایهای شد تا مسئولیت بزرگ خود را به انجام رساند و بدین وسیله اسلام را احیا کند. سرانجام در پانزدهم رجب سال 62 هجرت با کولهباری از اندوه محنت و رنج و با یادگار گذاشتن درسهای زیادی از صبوری و فداکاری و پاکی دارفانی را وداع گفت.
از سخنان حضرت زینب (سلام الله علیها) در طول مسافرت کربلا، کوفه و شام و خطبهها و سخنرانیهایی که در فرصتهای مختلف در برابر ستمکاران و طاغوتیان آن زمان و مردم دیگر ایراد فرمود، به خوبی معلوم میشود که مراتب علم و دانش و کمال آن بانوی بزرگوار از راه تحصیل و تعلیم اکتسابی نبوده و بهرهای الهی و جنبه خارقالعاده داشته است.
زینب الگوی فضایل
بهترین جلوهگاه برای شناخت شخصیت وجودی زینب (سلام الله علیها) همان سفر تاریخی کربلا و مطالعه واقعه عاشورا و به دنبال آن خواندن داستان اسارت آن بزرگوار و همراهان او و چگونگی برخورد با ستمگران زمان است که تاریخ جزییات آن را برای ما نقل کرده است ولی در بسیاری از موارد زندگی این بزرگوار کوتاهی کرده و در بیشترین دوران عمر پرثمر آن بانوی بزرگ اسلام در سکوت مانده است. به گوشههایی از فضایل ایشان توجه کنید.
صفحات: 1· 2
اس ام اس های زیبا به مناسبت ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها و فرا رسیدن روز پرستار :
1. تـمـام هـسـتـی مـن خــاک پـایــتـان بانو!
و جـان عـالـم هـسـتـی فدایتان بانو!
کـویـر جـسـم زمـیـن پـر شکوفه میگردد
که مـیوزد نـفـس دلگـشـایـتان بانو
هـزار مـرتـبـه گفـتــم و بــاز مــیگــویم
تـمـام هـستی من خاک پایتان بانو
// میلاد نور مبارک //
2. اگر زینب نمی آمد چه میشد
بهار کربلا کامل نمی شد
اگر بلبل هوای گل نمی کرد
گل از بی حرمتی پژمرده می شد
محبت در کجا ابراز می گشت
پرستاری پرستاری نمی شد
ولادت باسعادت الگوی پرستاران و روز پرستار مبارک
3. دست بـهاری، بــال سبـز پـنـجـرههـا را گــشـود
از راه مـی آیـد، بـبین ! بانوی گلهای کبود
بـانـوی مـن! امـشب بـرای لحظـههایت، روزگار
شعری حماسی با ردیف بردباری میسرود
میلاد مظهر صبر و شکیبایی و تجسم عینی علم و عفاف مبارک
4. ولادت قهرمان فصاحت و بلاغت، و مظهر مهربانی و عطوفت، عقیله ی بنی هاشم زینب کبری سلام الله علیها مبارک باد.
5. کسی که وقت سحر سخت کوش و بیدار است
فرشته ایست که نام خوشش پرستار است
سلامتی وجودش بخواهم از یزدان
یقین که حافظ او، ذات پاک دادار است
صفحات: 1· 2
امام حسین (علیه السلام)
مَن لَبسَ ثَوباً یُشهِرُهُ
کَساهُ الله یَومَ القیامة ثَوباً مِنَ النار
کسی که لباسی بپوشد که او را مشهور (و انگشت نما ) کند،
خداوند در روز قیامت لباسی از آتش بر او خواهد پوشاند.
فروع کافی/ ج 6/ ص 445
شش فرمول ظاهری در موفقیت طلاب علوم دینی
شش فرمول «پیش مطالعه »،« تمرکز در کلاس »،«مطالعه مستمر»، «مباحثه»، «خلاصه برداری» و « تدریس» را به عنوان فرمول ظاهری در موفقیت طلاب علوم دینی مؤثر است.
حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری، در برنامه اخلاق هفتگی مدرسه علمیه امام محمدباقر (علیه السلام) مشهد با بیان این که آزمایشگاه معارف قرآن، واقعه کربلا، جبهه*های حق علیه باطل و حوزه*های علمیه است، ابرازداشت: حوزه و علمای دین، ماکت و نمونه جامعه ظهور هستند.
وی ضمن تأکید بر توجه به سه فعل، «می شود»، «می توانیم» و «بهترین است»، گفت: دین اسلام بهترین دین است و بر همان اساس، «می توان» و «می شود»، هم با این دین محقق می شود.
رئیس هیئت مدیره مؤسسه فرهنگی روایت سیره شهداء، با بیان اینکه فرمول این افعال یا مباحث ظاهری و یا غیبی و باطنی دارد، اظهارداشت: مباحث ظاهری مانند حادثه عاشورا است که ۷۲ نفر در مقابل ۳۰هزار نفر ایستادند.
وی افزود: مباحث غیبی این موضوع نیز بر اساس آیاتی مانند «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبَادِی وَادْخُلِی جَنَّتِی(فجر/۲۷-۳۰)»، « ذلِکَ الْکِتابُ لارَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ(سوره بقره/۲)» و «وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَ رَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ یُضِلُّوکَ وَ ما یُضِلُّونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَضُرُّونَکَ مِنْ شَیْءٍ وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْکَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ وَ کانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ عَظیماً (سوره نساء/ ۱۱۳)» تبیین می شود.
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه شش فرمول پیش مطالعه، تمرکز در کلاس،«مطالعه مستمر»، «مباحثه»، «خلاصه برداری» و « تدریس» را به عنوان فرمول ظاهری در موفقیت طلاب علوم دینی مؤثر دانست و ابرازداشت: فرمول باطنی موفقیت برای طلبه نیز تلاش در حرکت، کوشش در سرعت و سبقت گیری و همت در چهار چوب دین و اهتمام نسبت به اخلاص است.
وی خاطرنشان کرد: خلاصه و معجون این گزینه*ها، تلاش دینی خالصانه است.
این استاد حوزه «توسل»، شامل «نماز اول وقت»، «نافله» و «نمازشب»، «قرائت قرآن» و «روضه خوانی اهل بیت (علیهم السلام)» را از دیگر فرمول های باطنی دانست و افزود: تمام این موارد، توسل برای انجام ندادن گناه و اهتمام نسبت به «الورع عن محارم الله (پرهیز از انجام محرمات)» به عنوان یکی از بهترین کارها می*باشد.
منبع: خبرگزاری حوزه
گزیده های ناب اخلاقی از بزرگان
مرحوم بهاری(ره):
اگر می خواهی بوئی از آدمیت بشنوی باید جهادی انجام دهی که سخت تر از جهاد با دشمنان است عرفا این جهاد را موت احمر ـ مرگ سرخ- می نامند معنی مجاهده این است که اول ایمان بیاوری دشمن ترین دشمنانت نفس تو همراه با شیطان های بیرونی دوستان و شریکان اوست. نفسی که سرمایهات در اختیار اوست و در ارکان وجودت تصرف می کند.
تذکره المتقین ص56/55
یقین
قال الله الحكيم : (و اعبد ربك حتى ياتيك اليقين ) (حجر: آيه 99)
: بندگى و پرستش كن خداى ترا تا يقين بر تو فرا رسد.
قال رسول الله صلى الله عليه و آله : اقل ما اوتيتم اليقين و عزيمة الصبر : كمترين چيزى كه به شما داده شده است ، يقين و قوه است .(جامع السعادات 1/119)
شرح كوتاه :
رتبه و درجات انبياء با هم فرق مى كرد، آنهم به خاطر داشتن مراتب يقين بوده است چنانكه به پيامبر عرض كردند حضرت عيسى روى آب راه مى رفت ! پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: (اگر حضرت عيسى يقينش بيشتر بود روى هوا راه مى رفت .!)
مومنان در قوت و ضعف يقين با هم متفاوت و آنكه يقينش قوى باشد هر حول و قوه اى را از خدا مى داند و بر انجام طاعات از ظاهر و باطن مستقيم و كوشاست ، و زيادتى و كمى ، مدح و ذم ، عزت و ذلت ظاهرى برايش مساوى است .
و آنان كه داراى ضعف يقين هستند، پيوسته دلشان به اسباب دنيا وابسته و از عادات عرفى پيروى و حرفهاى مردم را معيار قرار مى دهند، و دائما در كارهاى دنيوى به تلاش و جمع زر و زور و رياست مشغول مى باشند .(تذكرة الحقايق ترجمه مصباح الشريعه از نگارنده ص87 )
غفلت چرا؟!
خداوند رحمان به آدمی می فرماید:
یَا بْن َآدَمَ!
1. إِذا كانَ اللّهُ تَعالی قَدْ تَكَفَّلَ لَكَ بِرِزْقِكَ فَطُولُ اهْتِمامِكَ لِماذا؟!
2. وَ إِذا كانَ الْخَلْقُ مِنّی حَقّاً فَالْبُخْلُ لِماذا؟!
3. وَ إِذا كانَ إِبْلیسُ عَدُوّاً لی فَالْغَفْلَةُ لِماذا؟!
4. وَ إِذا كانَ الْحِسابُوَا المُرُور ُعَلَی الصِّراطِ حَقّا فَجَمْعُالما لِلِماذا؟!
5. وَ إِنْ كانَ عِقابُ اللّهِ حَقّاً فَالْمَعْصیَةُ لِماذا؟!
6. وَ إِن كانَ ثَوابُ اللّهِ تَعالی فِی الْجَنَّةِ حَقّاً فَالاِسْتِراحَةُ لِماذا؟!
7. وَ إِن كانَ كُلُّ شَیء بِقَضائی وَ قَدَری فَالْجَزَعُ لِماذا؟!
8. لِكَیْلا تَأْسَوْا عَلی ما فَاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتیكُمْ.
ای فرزند آدم!
1. اگر خداوند، رزق و روزی ات را به عهده گرفته است، پس نگرانی و تلاش طولانی [و بیجا و حرص بر دنیا] چرا؟!
2. و اگر آفرینش همه اشیاء، به راستی از آنِ من است، پس بخل ورزیدن چرا؟!
3. و اگر شیطان، دشمن من [و تو] است، پس غفلت چرا؟!
4. و اگر حسابرسی و عبور از صراط، حقّ است، پس جمع كردن مال چرا؟!
5. و اگر كیفر خداوند، حق است، پس گناه كردن چرا؟!
6. و اگر پاداش و ثواب خداوند متعال در بهشت، حق است، پس استراحت [و سُستی] چرا؟!
7. و اگر همه چیز [و تمامی حوادث جهان] به قضا و قَدَر من است، پس بی تابی و جَزَع و فَزَع چرا؟!
8. برای آنچه از دستتان می رود تأسّف نخورید و ـ نیز ـ برای آنچه به شمایان می دهم شادمانی نكنید [و مغرور نشوید، زیرا اینها همه وسیله امتحان الـهی است].
كمتر عاملی را میتوان نشان داد كه چونان «غفلت»، آدمی را به «هلاكت» افكند. منشاء بسیاری از تباهی های مردمان و انحطاط جوامع بشری، غفلت است. از این روی، ادیان الهی، انسان را به هشیاری همیشگی فرا میخوانند و او را از «خودفراموشی» و «خدا فراموشی» بر حذر میدارند.
هر آن كو غافل از حق، یك زمان است اگر آن غافلی، پیوسته بودی
در آن دم كافر است، امّا نهان است درِ اسلام بر وی بسته بودی
این همه تأكید اسلام بر مراقبت از خویشتن و محاسبه نفس، برای رهانیدن آدمیان از دام غفلت است.
غیر ره دوست، كی توانی رفتن؟! هر مدح و ثنا كه میكنی، مدح وی است
جز مِدْحَتِ او كجا توانی گفتن؟! بیدار شو ای رفیق! تا كی خفتن؟!.
از اوج آسمان، جواد محدثی
علامه جعفری و ازدواج با زیباترین دختر دنیا
از علامه جعفری میپرسند چی شد که به این کمالات رسیدی؟! ایشان در جواب خاطرهای از دوران طلبگی تعریف و اظهار میکنند،که هرچه دارند از کراماتی است که به دنبال این امتحان الهی نصیبشان شده.
«ما در نجف در مدرسه صدر اقامت داشتیم. خیلی مقید بودیم، در جشنها و ایام سرور، مجالس جشن بگیریم و ایام سوگواری را هم، سوگواری میگرفتیم.
شبی مصادف شده بود با ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) اول شب نماز مغرب و عشا میخواندیم و شربتی میخوردیم. آن گاه با فکاهیاتی مجلس جشن و سرور ترتیب میدادیم.
آقایی بود به نام آقا شیخ حیدرعلی اصفهانی که نجفآبادی بود. معدن ذوق بود. او که میآمد من به الکفایه قطعاً به وجود میآمد جلسه دست او قرار میگرفت.
صفحات: 1· 2
امام حسین (علیه السلام)
لولا ثَلاثَةُ ما وَضَعَ ابنُ آدَمَ راسَهُ لِشیءٍ
الفقرُ و المرَضُ وَ الموتُ
اگر سه چیز نبود انسان در مقابل هیچ چیز سر فرود نمی آورد:
فقر و تنگدستی ، بیماری، مرگ
زندگانى حضرت فاطمه معصومه(عليها سلام)
از میان فرزندان بزرگوار حضرت امام موسى بن جعفر(ع) ، دو فرزند ایشان يعنى حضرت امام على بن موسى الرضا(ع) و حضرت فاطمه کبری (ع) ملقّب به معصومه، از ویژگیهای خاص برخوردار بوده اند تا ادامه دهنده خطّ امامت بعد از پدر باشند.
پس از 25 سال که از تولد حضرت امام رضا (ع) گذشته بود ، حضرت فاطمه معصومه(ع) در اوّلين روز ماه ذى قعده سال 173 هـ ق، در شهر مدينه منوّره چشم به جهان گشود، آن حضرت به همراه امام رضا (ع) هر دو در دامان پاک يک مادر بزرگوار به نام حضرت نجمه خاتون(س) که از مهاجران مغرب بود، رشد و پرورش يافته اند. اين در حالى است که پدر بزرگوارشان پيوسته در زندان هارون الرشید بسر مى بردند و سرانجام در همان زندان ، هنگامى که حضرت معصومه(س) در سن ده سالگى بود، به شهادت رسيدند و از آن زمان به بعد حضرت معصومه (س) تحت مراقبت برادرش امام رضا(ع) قرار گرفت. با آغاز خلافت مأمون اين خليفه مکار عبّاسى، او نيز همانند اسلاف غدّارش براى مقابله بانفوذ روبه گسترش تعاليم امامان معصوم و اهل بيت(ع) عصمت و طهارت بر دل هاى مشتاقان و جلوگيرى از انسجام سياسي شيعيان حضرت علي(ع) به ترفندى ديگر متوسّل شده و امام رضا(ع) را به پايتخت خود «مرو» دعوت نمود. امام با اکراه اين دعوت را پذيرفتند و بدون اين که کسى از بستگان و اهل بيت(ع) خود را همراه ببرند به سوى «مرو» حرکت نمودند. حضرت فاطمه معصومه(ع) در سال 201 هـ ق، يک سال پس از ورود امام رضا(ع) به مرو، با چهار تن از برادران و گروهى از برادرزادگان به سوى خراسان حرکت نمودند و چون اين کاروان کوچک به حوالي ساوه رسيد عدّه اى از دشمنان اهل بيت(ع) به دستور مأمون عبّاسى راه را بر آنان بستند و در يک درگيرى نابرابر همه برادران و تقريباً اکثر مردان همراه کاروان را که حدود 23 نفر بودند به شهادت رساندند. حضرت معصومه(س) از شدّت رنج و تأثّر روحي بيمار گرديد و بنا بر قولی حضرت را مسموم کردند . چون شب هنگام خبر به مردم قم و آل سعد رسيد، موسي بن خزرج به نمايندگى آنان، در همان هنگام از قم به قصد ساوه حرکت کرد تا ايشان را به قم دعوت کند. پس از ديدار حضرت و پذيرفتن دعوت وى، خود زمام مرکب ايشان را در دست گرفت و به سوى قم و به منزل و سراى خويش آورد.
صفحات: 1· 2
10 سوالی که خدا از تو نمی پرسد:
1- خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو به چه رنگ بود
بلکه از تو خواهد پرسید که چگونه انسانی بودی؟
2- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباسهایی در کمد داشتی
بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی؟
3- خداوند از تو نخواهد پرسید زیربنای خانه ات چندمتر بود
بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر در خانه ات خوش آمد گفتی؟
4- خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی میکردی
بلکه از تو خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار کردی؟
5- خداوند از تو نخواهد پرسید چه تعداد دوست داشتی
بلکه از تو خواهد پرسید برای چندنفر دوست و رفیق بودی؟
6- خداوند از تو نخواهد پرسید میزان درآمد تو چقدر بود
بلکه از تو خواهد پرسید آیا فقیری را دستگیری نمودی؟
7- خداوند از تو نخواهد پرسید عنوان و مقام شغلی تو چه بود
بلکه از تو خواهد پرسید آیا سزاوار آن بودی وآن را به بهترین نحو انجام دادی؟
8- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه اتومبیلی سوار میشدی
بلکه از تو خواهد پرسید که چندنفر را که وسیله نقلیه نداشتند به مقصد رساندی؟
9- خداوند از تو نخواهد پرسید چرا این قدر طول کشید تا به جست و جوی رستگاری بپردازی
بلکه با مهربانی تو را به جای دروازه های جهنم، به عمارت بهشتی خود خواهد برد.
10- خداوند از تو نخواهد پرسید که چرا این مطلب را برای دوستانت نخواندی
بلکه خواهد پرسید آیا از خواندن آن برای دیگران در وجدان خود احساس شرمندگی میکردی؟
جمهوری ما نشانگر اسلام است ...
جمهوری ما نشانگر اسلام است
افکار پلید فتنه جویان خام است
جمهوری اسلامی ما جاوید است
دشمن زحیات خویشتن نومید است
======================
از خون سرخ بهمن سرسبز شد بهاران
اندیشه باور شد، در امتداد باران
بر صخرههای همّت جوشیده خون غیرت
بانگ سرود و وحدت آید زچشمه ساران
و الفجر بهمن آمد، فصل شکفتن آمد
بر پهندشت باور، خالی است جای یاران
دهه فجرمبارک
======================
فجر است و سپیده حلقه بر در زده است
روز آمده، تاج لاله بر سر زده است
با آمدن امام در کشور ما
خورشید حقیقت زافق سر زده است
دهه فجرمبارک
======================
برخیز که فجر انقلاب است امروز
بیگانه صفت، خانه خراب است امروز
هر توطئه و نقشه که دشمن بکشد
از لطف خدا نقش بر آب است امروز
دهه فجرمبارک
صفحات: 1· 2
یادی از آن روز ها
با گسترش قیام مردم و خروج شاه از ایران، شاپور بختیار به عنوان تنها امید رژیم پهلوی، به عنوان نخست وزیر معرفی و باقی مانده بود.
این ایام که مصادف با اربعین امام حسین«علیه السلام» و گسترش راهپیمایی ها و اعتراضات مردمی بود، امام« قدس سره»طی پیامی، نکات تازه ای را برای هوشیاری مردم یادآور می شوند. همزمان با سایر شهرها، در تهران نیز راهپیمایی ها ادامه می یابد و فریاد الله اکبر جمعیت میلیونی لرزه بر اندام آخرین بقایای طاغوت می اندازد.
صفحات: 1· 2
کوچه را آب بزن،آینه در دست بگیر سوره وصل بخوان زآنکه نگار آمدنی است.
رقص شمشیر بلندش زیباست آخرین حیدر این ایل و تبار آمدنی است.
آغاز امامت حضرت مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه و شریف)مبارکباد.
حدیث روز
امام رضا (علیه السلام)
اِیّاکُم و مُشاجَرَهَ النّاسِ فَانَّها تُظهِرَ الغِرَّه و تُدفِنُ العزَّهَ
از مشاجره با مردم بپرهیزیدزیرا
مشاجره
عیوب نهفته را آشکار می سازد و
عزت را از بین می برد.
مسند الامام الرضا/ ج 1 / 274
صلوات خاصه امام رضا علیه السلام
حدیث روز
امام رضا (علیه السلام)
اِعلَم اَنَّه لا وَرَعَ اَنفَعُ مِن تَجَنُّبِ مَحارِمِ الله وَ
الکَفِّ عَن اَذَی المؤمن
هیچ خویشتنداریی سودمندتر از دوری از حرام
و پرهیز از آزار مومنان نیست
فقه الرضا / ص 356
ابتدای کربلا غدیربود
ابتدای کربلا مدینه نیست، ابتدای کربلا غدیر بود
ابرهای خونفشان نینوا، اشک های حضرت امیر بود
بعد از آن فتوت همیشه سبز، برکت از حجاز و از عراق رفت
حدیث روز
امام حسین (علیه السلام)
ایّاکَ وَ ما تَعتَذِرُ مِنهُ،
فَانّ المومنَ لایُسی ءُ وَ لایَعتَذِرُ
وَ المُنافقَ کُلُّ یَومٍ یُسی ءُ و یَعتَذِرُ
از آنچه موجب عذرخواهی می شود بپرهیز،
زیرا مومن بد نمی کند، عذر خواهی هم نمی کند
ولی منافق هر روز بد می کند و بعد عذر خواهی می کند.
(تحف العقول، ص 177)
عوامل قوت در عبادت
عبادت گاهى از روى خوف و ترس است و گاهى به طمع رسيدن به چيزى و گاهى هم به خاطر اين كه او سزاوار است و اهليّت دارد نه غير او؛ چون ديگرانى كه ما براى آنها هستىمان را فدا كردهايم و برايشان از صبح تا شب دويدهايم و با سر به سمت خواستههاشان رفتهايم، حتّى گامى براى ما برنداشتهاند و قدمى جلو نيامدهاند.
عامل اين قوّت چند چيز است:
1- توجّه به آمر و معبود و معرفت به عظمت و كرامت او.
آدمى وقتى بداند كه چه كسى به او دستور داده به اندازهاى كه آن شخص برايش ارزش داشته باشد، به همان اندازه نسبت به خواستهى او فعّال مىشود و در انسان انگيزه ايجاد مىشود.
آن چه به انسان نيرو مى دهد
چهل روز ...
چهل شب است که به نیزه شدن آفتاب را سر بر شانه های آسمان می گرییم …
ای چرخ ! غافلی که چه بیداد کرده ای .
زخم عاشورا همیشه تازه است …
پاییز را دیده ای ، چگونه نوباوگان تابستان را به زمین می ریزد و سر و روی جهان را به زردی می نشاند ؟!
اکنون دیری است که پروانه های هاشمی مان را شعله های یزیدی ، بر تپه های خاکستر فرو ریخته اند . دیری است که گیسوان کودکی رقیه را بادهای یغماگر ، به خویش گسترده اند .
زمین ، پاییزش را از یاد می برد ، اما زخم عمیق عاشورا را هرگز …
بانو زینب (علیها السلام ) چرا سفارش کردی : وقتی به مدینه النبی رسیدید ، اجازه ندهیم کسی برسر و رویش خاک بریزد ؟
می دانم چرا ؛ چون هنوز باد ، گرد و خاک کوچه های کوفه و شام را از سر و روی زنان و کودکان عزادار نربوده است .
این صورتهای کبود و دستهای سوخته ، نیازی به گلاب افشانی ندارند ، هنوز اربعین گلهایی که با تشنه کامی بر خاک و خون افتادند ، نگذشته است .
گفتی کسی پای برهنه به استقبالتان نیاید ؛ می دانم چرا ؟
چون این کاروان پر است از کودکانی که پای پر آبله دارند .
سفارش کردی شهر را شلوغ نکنند و دور و برتان را نگیرند ، می دانم چرا ؟
چون شما از ازدحام نگاههای نامحرم و بیگانه بازگشته اید .
دل تو برای خلوت مزار جدت پر می کشد تا به دور از چشم خونبار رباب و سکینه و سجاد (علیهم السلام ) و این کاروان داغدار پیراهن کهنه و خونین حسین (علیه السلام ) را بر سر و روی خویش بنهی و گریه های فرو خورده چهل روزه ات را رها کنی .
نوشته:فاطمه جوکار/طلبه پایه اول
ویژگی های اهل دنیا
1) اهل دنیا کسی است که پرخور است .
2) اهل دنیا کسی است که همواره می خندد .
3) اهل دنیا پرخواب است .
4) اهل دنیا از خود راضی و از همه خشمگین است .
5) کم ، راضی و خرسند می شوند و همواره از دیگران طلبکارند .
6) وقتی به دیگران بد می کنند ، پوزش نمی خواهند .
7) عذر دیگران را نمی پذیرند .
8) در هنگام عبادت کسل و هنگام معصیت شجاع اند .
9) با اینکه مرگش نزدیک است آرزوهای دراز دارد .
10) به محاسبه و حسابرسی نفس خود نمی پردازد .
11) به دیگران نفع نمی رساند .
12) بسیار سخن می گوید .
13) ترس او از مقام الهی اندک است .
14) هنگام رسیدن به طعام بسیار شادمان می شود .
15) نه هنگام آسایش شکر می کند و و نه بر بلا و گرفتاری صابر است .
16) شمار مردم را به حساب نمی آورند .
17) خود را به کاری که انجام نداده اند می ستایند .
18) چیزی را ادعا می کند که در وجود آنها نیست .
19) همواره علایق و انتظارات خود را بیان می دارد .
20) همواره بدی های مردم را بازگو می کنند وخوبی هایشان را مخفی می دارند .
نوشته: فاطمه جوکار/طلبه پایه اول
چهارده پند، هزار گفتار
آیت الله العضمی میرزا جواد تبریزی قدس سره
1.دنیا
دار بلا و امتحان است؛ همه افراد به نحوی گرفتاری و مشکل دارند، گرفتاری دنیا خلاصی ندارد و لیکن به برکت و عنایت اهل بیت علیهم السلام زود گذر است، کاری کنید که در آخرت گرفتار نباشید. عمل در دنیا، میزان در آخرت است؛ پس عمل خود را خالصانه و برای رضایت خدا انجام دهید تا درب های رحمت بر شما باز شود.
2.استفاده از عمر
بدانید که جوانی سرمایه ای بزرگ، اما زود گذر است که قابل برگشت نیست؛ بنابراین از افرادی که معاشرت با آنان عمر انسان را هدر می دهد بپرهیزید و در انجام وظایف شرعی و تحصیل کمالات کوشا باشید.
3.برنامه های نجات بخش
نامه ای از سوی پروردگار به همه انسان ها
سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد
که من نه تو را رها کرد هام و نه با تو دشمنی کردهام( ضحی 1-2)
افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم
دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را به سخره گرفتی. (یس 30)
و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی.(انعام 4)
و با خشم رفتی و فکر کردی
ماجرای شطّ خون
شمه ای واگو تو از آن سرزمین | سرزمین خون و عشق و هم یقین |
کن حکایت ماجرای شط خون | ماجرای جنگ حق با اهل دون |
گر تو از مظلوم آن دشت بلا | میهمان کوفیان، قوم دغا |
سید و سالار و میر کاروان | در مصاف دشمن خود شد عیان |
روز عاشور، از همه اهل و عیال |
خود گذشت و شد مهیای وصال |
لحظه آخر که شد یکه غریب | دید مردم را همه اندر فریب |
بانگ بر زد ای همه نامردمان | از چه بنمودید ما را قصد جان |
پور دخت آن نبی جز من که است؟ | بهر من باشد همه آن چه به است! |
از چه رو دعوت گرفتید از حسین | نقض پیمان کرده اید و غمض عین |
ننگتان بادا ایا ای کوفیان | کفر خود را بر همه کردید عیان |
من نخواهم زندگی جز با شرف | زندگانی با ستم نبوَد هدف |
تا که دارم من به تن روح و روان | من نخواهم از شما ننگ امان |
تن به کشتن می دهم با افتخار | جان سپارم من به دست کردگار |
مهد آزادی نمایم کربلا | برملا سازم جفای اشقیا |
نک منم اندر مصاف اهرمن | وانهید ایذا و قتل اهل من |
دست بردارید از این ظلم و ستم | لعنت حق بر ستمگر دم به دم |
ای خدا و ای کریم چاره ساز | جان من قوت بگیرد از نماز |
ده تو توفیق نیایش با حضور | تا شوم زابلیسان کور، دور |
قامت از بهر تو خم کردم ای خدا | شیعیانم را ز دورزخ کن جدا |
من شدم راضی قضایت را بیار | رحمتت را بر من بنده ببار |
ای خدا بنما قبولم، صابرم |
با تن بی سر به کویت عازمم |
زینب و کلثوم و سجاد و رباب | می سپارم من به دستت ای جناب |
3آذر 1391 مطابق 8محرم الحرام 1434 | |
حجت الاسلام والمسلمین حسن دهشیری/امام جمعه محترم اردستان واستاد حوزه |
ای خدای ...
ای خدای عباس! تنها تویی که می توانی عشق را با جنگاوری و ادب را با دلاوری در وجود کسی متجلّی کنی.
خدای زینب! تو را به عظمت زینب سوگند که جلوه ای از جلال زینب را به مردان و زنانمان بنمایان تا جلوه های فریبای دنیا در نگاهشان رنگ ببازد!
ای خدای علی اکبر!ما را در سنت ذبح عزیزان،پیش پای محبوب،شیعه حسین قرار ده!
ای خدای سکینه!به هنگامه ظهور مصیبت،آرامش و سکینه ای عنایتمان کن که درد و داغ و بلا را چون مهر و لطف و صفا بر جان خویش بپذیریم و زبان جز به مدح وشکر تو نگشاییم!
ای خدای …
صفحات: 1· 2
آسیب شناسی قمه زنی
قمه زنی مراسمی است که در بعضی از شهرهاوبلادشیعی وتوسط برخی از عذاداران امام حسین (علیه السلام) اجرا می شود و در تأسّی به مجروح و شهید شدن سید الشهدا(علیه السلام) و شهیدان کربلا به عنوان اظهار آمادگی برای خون دادن و سر باختن در راه امام حسین (علیه السلام) انجام می گیرد عده ای صبح روز عاشورا ،با پوشیدن لباس سفید و بلندی همچون کفن، به صورت دسته، قمه بر سر می زنند وخون از سر بر صورت ولباس سفید جاری می شود بعضی هم برای قمه زنی نذرمی کنند، برخی هم چنین نذری را درباره کودکان خردسال انجام می دهند و بر سر آنان تیغ می زنند.
این مراسم از نظر شرعی پایه ومبنای دینی ندارد…
صفحات: 1· 2
حرف های من ...
راستی ؛ هیچ وقت از خودت پرسیدی قیمت یک روز زندگی چنده ؟ تموم روز رو یا درس می خونیم یا کار می کنیم و آخرشم از زمین و زمان شاکی هستیم که از زندگی خیری ندیدیم !
شما را به خدا تا حالا از خودتون پرسیدید :
قیمت یه روز بارونی چنده ؟ یه بعد از ظهر دل نشین آفتابی رو چند می خری ؟ حاضری برای بو کردن یه بنفشه وحشی تو یه صبح بهاری یه اسکناس درشت بدی ؟
اینم می دونی اگه بخوای وقت بگذاری و حتی نصفه روز هم بشینی به گلهای وحشی که کنار جاده در اومدن نگاه کنی ، بوته هاش ازت پول نمی گیرن ؟ !
صفحات: 1· 2
ای قتیل دشت غربت یا حسین
ای قتیل دشت غربت
خالق عشق و محبت یا حسین
ای قتیل دشت غربت یا حسین
ای گل صحرا نبرد فاطمه
ای صفات آل عصمت یا حسین
خبر
به اطلاع پژوهشگران عضو کانون پژوهش نجم الثاقب مدرسه زینب کبری علیها سلام اردستان می رساند جلسه دوم کارگاه مهارت افزایی مطالعه به دلیل تاسوعا و عاشورا ی حسینی از روز جمعه مورخ 1391/9/3 به جمعه هفته آینده موکول شد.
با تشکر دبیر کانون پژوهش
عشق حسین (علیه السلام)
گر بگردی در زمین و در زمان و عالمین
هیچ عشقی نشود والاتر از عشق حسین
بانیان عرش هم گویند نامش را مدام
به، چقدر زیباست این آهنگ و این نام حسین
یادم آید کربلا را
” باز باران باترانه… می خورد بر بام خانه"….
یادم آید کربلا را دشت پر شور ونوا را
گردش یک ظهر غمگین گرم و خونین
لرزش طفلا ن نالان زیر تیغ و نیزه ها را
باز باران ،با صدای گریه های کودکانه